زن چهارم که می خواستم باهاش مصاحبه کنم شوهرش ضمانت و رضایت داده بود و با خودش برده بودش . مدد کار گفت : یکساعت بعد از رفتنش خبر دادند که شوهرش با طناب خفه اش کرده .
زن 39 ساله بوده. و همسرش یه دون ژوان سادیسمی. از زن می خواسته وقت ارتباط با زنای دیگه بیاد و عشقبازیشو با زن دیگه نگاه کنه. زن فرار می کنه. توی خونه پدر جایی نداشته. حکایت فقر و 12 بچه و نون خور اضافه همیشه هست.
تلخ مثه حقیقت
فقر فقر فرهنگی/اقتصتدی/اجتماعی......
سعی کن بیشتر و ریز تر بنویسی بهت خسته نباشی میگم و امیدوارم موفق باشی.