31 اردیبهشت 1382




دیروز با منشی زهرا شجاعی دعوام شد. من هیچوقت با این بشر آبم تو یه جوب نرفت.پارسال
که بنیان کار میکردم هم همین نازو نوزا رو داشت. با صدایی که انگار صد ساله زکامه همش میگه: ببین  نگاه کن باید نامه بدی . اول فکس کنی بعد اگه خانوم صلاح دیدند اجازه مصاحبه رو میدند.پارسال هم همینو گفت. امسال هم همینو گفت .پارسال نامه دادم . چقدر تاکید کردم
که این گزارش ضروریه. بعد از دو هفته از بستن بنیان منشی اش زنگ زده بیاین ۱۰ صبح مصاحبه است. پارسال چیزی نگفتم امسال یه دفعه چشممو بستمو هر چی دلم خواست بار منشی کردم.بهش گقتم چقدر ازش متنفرم و هر وقت که صداشو میشنوم یاد قاضی مرتضوی می افتم.بهش گفتم : به خانومش بگه از جمله عوامل عدم مقبولیتش منشیشه. گوشی رو قطع کردم و با یکی دیگه مصاحبه کردم . فردا چاپ میشه.

نظرات 4 + ارسال نظر
mehman nakhandeh یکشنبه 4 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 12:40 ق.ظ http://kiam-man.blogsky.com

cheghadar talkh! :((

تاريک خانه یکشنبه 4 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 02:35 ق.ظ http://darkroom.blogsky.com

می تونم بدونم کجا قلم می زنيد ؟

سوفیا یکشنبه 4 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 02:48 ق.ظ http://sofeia.persianblog.com

چقدر کار خوبی کردی.احساس کردم سبک شدم

مهشید یکشنبه 4 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 04:18 ب.ظ http://zanane.blogspot.com

آه نمی دانم حه بگویم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد