دیروز تلفن زنگ زد. دوست دوران دبیرستانم بود. حرف و حرف و حرف و آخرش: راستی افسانه ... رو دیدم. میدونی تومور داره؟ واسه عیادت  زن دوست بابام که بیمارستان رفتیم تخت بغل خوابیده بود.
///////: افسانه کیه؟
-------: همون که توی کلاسمون بود . که شوهرش اومد تو کلاس کتکش زد.
یادم میاد. جزء سخت ترین خاطراتم بود. نخواستم هیچوقت بهش رجوع کنم.

کسی که شوهرش اومد با عربده از وسط کلاس بیرون کشیدش و  وسط جیغ و گریه ی ما سرشو بار ها و بارها به دیوار کوبید و تکرار کرد: وقتی مادرم میاد چرا کتابو جلوت میذاری درس میخونی؟ 

چقدر خشونت؟

 سومین مرگ رایج برای زنان خشونت و چهارمی زایمان سخته. یادمه  برای تهیه ی گزارش کودک آزاری که به یکی از بیمارستان های تهران رفته بودم مردی غرابه ی بزرگ آبغوره رو توی سر زنش خورد کرده بود. وقتی آوردنش زن داشت جون میداد.

عوامل بسیاری دخیلند. کتک یکی از عوامل کنترل زنها توسط مردانه. ۷۳ درصد از زنهای ایران به عناوین مختلف مورد خشونت قرار میگیرند. اول کتک بعد تجاوز بیشترین سهم رو دارند. خشونت تعریف گسترده ای داره. هر فرد یا علتی که باعث بشه شخصی اعم از زن یا مرد از نظر جسمی و روحی آزار ببینه جزء خشونته. و این شامل متلک هم  میشه. چون به حریم روانی فرد توهین میشه . 

از جمله عواملش اول : عوامل اقتصادی و مشکلات ناشی از اونه.سیستم زندگی مشترک در ایران بر پایه ی ارباب رعیتی استوار شده تا همسفره گی زن و مرد. مرد چون ضمانت مالی و تامین معیشت زن رو به عهده داره به خودش اجازه ی تملیک بر روح و جسم زن رو میده. همون اصل نفقه ی زن با مرد است  و حق طلاق با مرد  خودش یه اصل مرد سالارانه است. یعنی وقتی مرد داره خرج زنشو میده پس میتونه هر کاری انجام بده.حتی بدون کمترین ادعا زن رو از زندگی اش بیرون کنه. که این هم خودش میتونه نوعی از خشونت باشه. چون حق انتخاب و دفاع رو از زن میگیره. مرد در ایده آل ترین شرایط مهریه  ی زن را متقبل میشه و در بدترین حالتش زن رو بقدری در فشار روانی  و آزار جسمی و روحی قرار میده که زن خودش تقاضای طلاق میکنه.   اکثر زنان درآمد مستقلی ندارند و یا اگر دارند کفاف زندگی مستقل بعد از جدائیشونو نمیده. در بسیاری از موارد حقوق زنان در شرایط کاری مساوی کمتر از حقوق مردانه. این در حالیه که تورم برای هر دو جنس به یک اندازه سنگینه. درصد زیادی از زنان به خاطر ناتوانی در استقلال مالی که توان هر ریسکی رو از هر انسانی میگیره با مردی که دوستش ندارند و از ناحیه اش آزار میبینند به اجبار زندگی میکنند.چرا که رابطه ی زن و مرد در ایران اکثرا رابطه ی طفیلی گری هست تا رابطه ی بین دو همسر.
 


دوم : تربیت مردسالارانه ی زنان ماست. زن تربیت میشه در خدمت اهداف مرد.و اگه زن از رسیدن به این هدفها جلوگیری کنه سزاوار توهین و تحقیر و ضرب و شتمه. که این هم باز برمیگرده به همون اصل تربیت مردسالارانه. در یه تحقیق ازدخترانی که میخواستند ازدواج کنند پرسیدند : چرا میخواین ازدواج کنین؟ بیش از نود درصدشون گفتند: برای اینکه توی جامعه حمایت بشیم. میبینیم که حتی فلسفه ی ازدواج هم مردسالارنه هست. زن مرد رو سپری دفاعی برای خودش میدونه و با این شیوه ی فکری بزرگ میشه. و خودشو موجودی تحت حمایت مرد میدونه. و چون باور اکثر مردان ما همینه- اینه که زن تنها در جامعه ی ایران مشکلی مضاعف داره. چون تک بودنش با باور همگانی سنخیت نداره و از طرف دیگه چون  از طرف هیچ مردی حمایت نمیشه همه ی مردان اونو بدون محافظ و آسیب پذیر میبینند. اینه که زن ازدواج میکنه که زیر چتر حمایت همسرش قرار بگیره و مرد این احساس حامی بودن خودش و بی پناهی زن رو میبینه و میتونه اعمال قدرت کنه. چون قانون هم اونو همراهی میکنه. بعلاوه که اکثر خانواده های ایران  طلاق زن رو امری قبیح میشمرند. اصطلاح با لباس سفید رفتن و با کفن سفید از خونه ی بخت در اومدن هم یکی از همین عوامل کنترل زنهاست که مطیع همسرانشون باشند.


سوم: رابطه ی زناشویی که بین زن و مرد وجود داره رابطه ی بیماریه.از اغلب زنانی که برای شکایت از همسرشون اومدند تا فقط اونو چند صباحی بترسونند وقتی میپرسم : چرا جدا نمیشین؟ میگن: کجا برم؟از کجا زندگی کنم؟
بسیاری از زنان وقتی ازدواج میکنند در خانه ی پدر و برادر جایی برای برگشتن ندارند. زنان ما در موارد اندکی دیده میشه که اجازه ی یه زندگی مستقل رو داشته باشند. ویا در صورت داشتن این استقلال توان مالی تهیه ی مسکن رو ندارند. دختران ما یاد گرفتند همیشه مطیع باشند. و در مقابل شرایط بدون اینکه تلاشی برای تغییرش داشته باشند نرمش نشون بدند .  آموزش دختران ما همراه با ایثارگری بیش از حد - سکوت - کوتاه اومدن -تواضع و فروتنی بیش از اندازه-هیچی نگفتن- خدمت کردن - از حق خودشون به نفع مردان زندگیشون گذشتن و..... بوده .اصطلاح بسوز و بساز هم یکی دیگه از این عوامل کنترل و اعمال خشونته.

 
چهارم: موارد حقوقی جدائی زوجین اکثرا به ضرر زنه. هر کدوم از ما لااقل یکبار در زندگیمون شاهد یه زندگی بی هرج و مرج زن و مردی بودیم که زن به خاطر بچه یا بچه ها به ادامه ی این زندگی مجبور شده.
قانون میگه : بچه مال پدر و در صورت فوت پدر مال جده ی پدری و عمو و خلاصه هر کسی  و سرانجام مادره. در بسیاری از موارد مرد شرط جدایی رو گرفتن بچه میدونه. و زن هم مجبوره بمونه . چون یکی: ندیدن بچه براش سخته . دوم :  زن وقتی میبینه خودش هم مشکل مالی داره چه برسه به اداره ی یه بچه و اغلب جایی برای رفتن نداره خودشو مجبور میکنه بمونه.

پنجم: کنترل اجتماعی ای که برای زنان مطلقه صورت میگیره زیاده. اذهان عمومی با زنی که جدا بشه و بچه رو نبینه و یا سرپرستیشو قبول نکنه به عنوان مادری که لاقید و بی هویته و نمیشه روی احساساتش حساب کرد برخورد میکنند. و این در ساختار زندگی و آینده ی زن نقش موثری داره.گاه معتقدند که اگر جدا بشیم حتی فرزندانمون هم زندگی موفقی نخواهند داشت. خصوصا اینکه مادر دختری جدا شده باشه در انتخاب دختر همیشه تردید هست.در حالیکه تک زندگی کردن بچه با یک والد در محیطی آرام بچه رو بسیار سالمتر از دیدن هر روزه ی خشونت و جارو جنجال در یک زندگی بند زده و از درون پوسیده بار میاره. این معامله ی سکوت و خشونت سالها ادامه داره .درصد زیادی از زنان مسن ما که بخاطر فرزنداشون زندگی مشترک رو با همه ی خطرات و خشونتهای آن تحمل کرده اند بر این عقیده هستند که حالا که بچه ها ازدواج کردند و عروس و داماد دارم نمیخوام  بچه هام جلوی زن و شوهرشون سرشکسته بشن.
این روند از خودگذشتگی افراطی و همه رو به خود ترجیح دادن باز هم ادامه پیدا میکنه تا مرگ یکی از طرفین.

نظرات 70 + ارسال نظر
mehman nakhandeh پنج‌شنبه 15 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 11:19 ق.ظ http://kiam-man.blogsky.com

on ostad ya moalam hich jorbezeh nadashteh??!!! ke yek STRANGER ru az classesh bendazeh biron??!!!

pas hayfe kalame MO3ALEM va ostad baray on fard!!!

آرتین پنج‌شنبه 15 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 12:42 ب.ظ http://pashmine.persianblog.com

سلام. دوم!! توی وبلاگ تاریخ شفاهی خوندم که گفته بود عجیب ترین وبلاگ اینه. منم اومدم ببینم چه خبره.متنتو افلاین که شدم می خونم.

دخترتنها پنج‌شنبه 15 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 12:46 ب.ظ http://dokhi.blogspot.com

حقیقت خیلی تلخه!

آبدارچی پنج‌شنبه 15 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 01:41 ب.ظ http://isiwu.persianblog.com

شما نظرات مخالف رو پاک میکنید؟

تاریخ شفاهی پنج‌شنبه 15 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 02:25 ب.ظ

از دست این انتقال خب دیگه اینطوریه دیگه

چای تلخ پنج‌شنبه 15 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 02:56 ب.ظ http://chayetalkh.blogsky.com

آبدارچی جان همکاران شما معمولا آدمهای صبوری هستند.یه نگاه به نوشته ی قبلی بیندازید .کامنت شما اونجاست.ضمنا من اصلا دوست ندارم هیچ کامنتی رو پاک کنم.اینو مطمئن باشید.

بهار پنج‌شنبه 15 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 04:12 ب.ظ http://www.salaamalekom.persianblog.com

بسیار عالیست....



مچکرم....گرچه خب دیگه......اینجوری


چه باید کرد؟

انوشه پنج‌شنبه 15 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 07:20 ب.ظ http://anoosheh.persianblog.com

دربست با همه حرفهات موافقم . مشکل اصلی فرهنگه و خود زنهای ما هم این فرهنگ غلط تو ذهنشون خونه کرده . مثل زمان برده داری که خود برده ها هم فکر می کردند بدون اربابشون نمی تونن زندگی کنند . ... نمی دونم چکار می شه کرد ...

بامداد پنج‌شنبه 15 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 09:12 ب.ظ

دختر تنها جان ... من فکر میکنم اینها واقعیات تلخ باشند نه «حقیقت» !!!!!

داش امیر پنج‌شنبه 15 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 09:12 ب.ظ http://ghab.persianblog.com

من فکر می کنم این وضع قابل تغییره ولی مشکلات زیادی سر راهشه ... یکیش اینه که باید سنت ها شکسته بشه ٬ عرفها شکسته بشه و جامعه ی ما به سوی مدرنیته شدن پیش بره ٬ اعمال عرفهای جدید به جای عرفهای قبلی کار ساده ای نیست ... بازه ی زمانی طولانی ای رو لازم داره ٬ و فقط و فقط در یه صورت در مورد زنان به موفقت می رسه ٬ اونم اینه که از خود زنها شروع بشه ٬ همانطور که کم و بش شده ...¤¤ چای تلخت را با ولع و طمع زیاد می نوشیم ...پایدار باشی

رضا جمعه 16 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 01:35 ق.ظ http://www.marzban.persianblog.com

ولی همیشه اینجوری نیست.......سراغ دارم مرد هایی که تمام فکر و ذکرشون زندگیشون و آسایش زن و بچه اشونه ولی زنشون به تنها چیزی که فکر نمی کنه همسرشه.....وقتی من این موارد رو میبینم میگم مرد حق داره زنشو کنترل کنه و البته نه استثمار.......یه سئوال : مگه نه اینه که مسئولیت زندگی به دوش مرد هستش؟و مگه نه اینه که مرد سر پرست خانواده اشه ؟ پس اگه این اختیار رو نداشته باشه پس چطور باید مسئولیت رو قبول کنه؟ اگه شما سرپرست یه خانواده بودید آیا انتظار نداشتید همه چیز تحت کنترل خودتون باشه؟ گفتن این صحبتها راحته چون قبول دارم که تو این میون مرد های لاابالی و زورگو هم هستند ولی این نباید اصل رو زیر سئوال ببره.....زندگی باید با تفاهم باشه و این همت هر دو زوج رو میطلبه.....خوبه آدم منصف باشه.....به نظر من (البته ببخشید جسارت نباشه) زنهایی که همش گله از مردها دارند ضعیف هستند و قدرت هکدوشی با مرد ها رو ندارند و در زندگی مشترک زود کم میارن و این درست نیست ،زن باید قوی باشه و همدوش مردش زندگی رو بچرخونه و چیزی که معمولآ زنها رو میرنجوره قدرت مرد نیست بلکه ضعف و احساس گرایی بیشتر نسبت به مرد ........من مرد های زیادی رو میشناسم که در روابط خارج از خونه بسیار محکم و حتی خشن هستن ولی در خانه بسیار ملایم و مهربان ( چیزی که به غلط بهش میگن زن ذلیلی) و این نیز جز قدرت همدوشی یکسان زنشون .........و باز صد البته قبول دارم که در مناطقی از کشور زن هنوز مثل کالا ردو بدل میشه و این ریشه در فرهنگ غلط و عدم خود باوری زنان اون مناطق داره.........در پناه حق

کاپیتان نمو جمعه 16 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 02:09 ق.ظ http://cnemo.blogspot.com

دوست من وبلاگ بسیار جالبی داری و من واقعا از خوندن مطالب جالبت لذت میبرم.
موفق باشی.

مامان وبابا و دخترشون جمعه 16 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 02:36 ق.ظ http://behrokh.persianblog.com

سلام ما هم مشتری شدیم ما رو هم جزو خواننده هات حساب کن

سرزمین آفتاب جمعه 16 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 04:24 ق.ظ http://mithras.org

سلام. توی تمام (براستی تمام) وبلاگهایی که میخونم مال تو تأثیر گذار ترینشونه. نوشته هات مثل پتک رو آدم فرود میان. همینطور ادامه بده. همینطوری. موفق باشی.

بلا جمعه 16 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 07:13 ق.ظ http://bala.persianblog.com

به نکات جالبی اشاره کردی موافقم

غزال جمعه 16 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 08:28 ق.ظ http://ghazaldolatshahi.persianblog.com

سلام . از اینکه به وبلاگ من اومدی ممنون . راستش من این نظر پائولو را بیشتر می پسندم یا همون پیلار چون میدونی پائولو یک مقدار زیادی خوشبین است و کارهای سخت و غیرممکن را زیادی کوچک نشان میدهد در صورتی سختی و مشکل بودن کار به همان اندازه قبل می ماند فقط این ما هستیم که آنها را کوچک می شمریم و وقتی دست به ریسک میزنیم آن هم ریسک های خیلی بزرگ آن وقت است که دیگر نه ندای درونی به دادمان میرسد نه قدرت کهکشان ها این یک حقیقت است و من تخلترین تجربه را از این خوش باوری هایی که پائولو به من تلقین کرد دارم . واقع بینی ا زخوش باوری صد البته بهتر است . باز هم پیش من بیا ..

چای تلخ جمعه 16 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 10:48 ق.ظ http://chayetalkh.blogsky.com

غزال عزیز . رسالت کوئیلو رو نگرفتی میگه انقدر شکست میخوری تا راهتو پیدا کنی. اون یکبار تجربه ی تلخ شما چیزی نیست.

هشت و نیم جمعه 16 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 10:49 ق.ظ http://www.hashtonim.persianblog.com

تحلیل کامل و خوبی بود، فقط یک نکته وجود داره و اونم اینه که متاسفانه اعمال خشونت مردان نسبت به زنان گسترده تر از اونه که فقط در ایران یا کشور های مشابه ایران وجود داشته باشه و کشور های به اصطلاح متمدن از اون بی بهره باشن. به نظر من عامل اصلی این خشونت طلبی رو قبل از هر چیز در عدم بینش صحیح از روابط زن ومرد و کوته بینی افراد و آموزشهای غلط به طور کلی باید جستجو کرد که مختص به یه ملیت خاص یا قوم و کشور مشخص نیست و همه گیره. مثالی که کاملا گواه این مدعاست بازی های سوپر بال( بازی فینال فوتبال آمریکایی) هستند که سالی یکبار در این جا اجرا میشن و تقریبا پر بیننده ترین و پر طرفدار ترین بازی ورزشی اینجا هستند. شاید برات جالب باشه که بدونی که بنا به گزارش علنی پلیس این روز مشخص عموما هر سال بالاترین درصد اعمال خشونت مردان نسبت به زنان رو به خودش اختصاص میده. از ظواهر امر این طور به نظر میاد که مردان به دلیل هیجان ناشی از تماشای این بازی خشن و تاثیرات ناشی از نوشیدن مشروبات الکلی و صد البته برد و باخت بازی وحشی میشن و به جون زنهاشون میافتن! و این اتفاقیه که تو کشوری میافته که ادعای تمدنشون گوش دنیا رو کر کرده. البته یه فرقی که اینجا وجود داره اینه که اینجا حد اقل زنهای آسیب دیده از حمایت قانون برخوردار هستن.ولی متاسفانه این هم نتونسته از اعمال خشونت مردان نسبت به زنان کم کنه.

انوشه جمعه 16 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 11:01 ق.ظ http://anoosheh.persianblog.com

از اینکه من از خاطرات یک گیشا خوشم آمده کمی تعجب کرده بودی .
در مورد bخاطرات یک گیشا/b از چیزیش که لذت بردم حس زنانه ای بود که در کتاب موج می زد و عشقی که شیو شان را نجات داد . اعتراف می کنم که اصلا نگران این نبودم که او دارد استثمار می شود و یا ... راستش قبلا برایم خیلی غیر قابل باور بود که پدری فرزندش را بفروشد و فکر می کردم این اتفاقات فقط مال چین و مالزی و ... است . اما در این چند سال اتفاقاتی که در مملکت اسلامی خودمان شاهدش بودیم ... سال گذشته مثلا در یکی از مناطق فقیر نشین اصفهان بچه ای با ماشین تصادف کرده بود و وقتی پدرش به بیمارستان رساندش مرده بود . پزشکی قانونی علت مرگ را خفگی اعلام کرد . پدر قهرمان این بچه او را در مسیر خفه کرده بود تا بتواند با پول دیه اش زندگی بچه های دیگرش را نجات بدهد .
و یا همین اخبار روزانه ای که از a class=links href="http://www.womeniniran.org/82/news/03=n82/13-03=82/01-03=13n.htm"فروش /aدختران و زنان ایرانی به دوبی و کشورهای عرب نشین و یا a class=links href="http://www.womeniniran.org/82/news/03=n82/13-03=82/01-03=13n.htm"اجاره /aدادن زنان و ... که می شنویم ...

خوب دیگه اینها و چیزهای دیگری که واقعا از حد bچای تلخ/b هم فراتره و می شه واقعا گفت bتلخ تر از زهر مار/b و اونقدر پوست آدم را کلفت می کند که نگران استثمار زن ژاپنی در ۵۰ - ۶۰ سال پیش از این نباشد .

صنم جمعه 16 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 12:17 ب.ظ http://sanam59.persianblog.com

کی قراره چشمامون رو باز کنیم .......... کی این اعتیاد رو که هر روز بیشتر از دیروز ما رو از خودمون دور می کنه رو ٬ میکشیم ؟؟؟؟؟ واقعا کی ...... من هم چشام نمی بینه .....

خاطرات کودکی جمعه 16 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 12:43 ب.ظ http://kabood.persianblog.com

سلام درباره مسئله بالا به نظر من تربیت خانوادگی نقش اصلی رو داره البته خانومهای ما هم متاسفانه بیشتر یاد گرفتند وبال گردن مرد باشند و فکر میکنند بعد از ازدواج باید جایی راحت تر از خانه پدری باشه که بخورند و بگردند و لذت ببرند و واقعیت اینکه این مسائلی که گفتی بر سر زنان خانه دار بیشتر میاد چون خود رو محتاج مرد میدونند.

نیکی جمعه 16 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 01:38 ب.ظ http://un-lost.persianblog.com

سلام خوبی واقعاْ که الکی نبود که میگفتن نوشته‌هات یکم خفن از درد مردم میگی خدا خیرت بده خدا کنه این کار به یک انقلاب زنان فقط ختم نشه که ما مرد‌های زن زلیل بدبختیم ** وقت کردی سری به ما بزن به خدا ما جزو ملت مظلوم هستیم

آبادانی جمعه 16 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 03:04 ب.ظ http://abadanblog.persianblog.com

سلام. شما با خانم دلیلی نسبتی ندارین؟

بابک جمعه 16 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 03:53 ب.ظ http://clippit.blogspot.com

همینطوره و متاسفانه همه به این زندگی عادت کردیم...

تاریخ شفاهی جمعه 16 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 03:54 ب.ظ http://shafahi.persianblog.com

در مورد متلک : من می گم یه زن یا با حجاب باشه یا نباشه - اگه کسی ساده بیاد احتمال اینکه متلک بشنوه خیلی کمتره . با اینکه صفر نیست - الان فکر می کنی خرج با کار یه نفر می چرخه ؟ - مورد دیگه اینکه مرد و زن از نظر روحی تحت تربیت جداگونه ای هستن . من خودم که کار می کردم می دیدم همکارای زنمون می تونستن کار و خونه رو جدا از هم بدونن اما در مورد مردا این کمتره شاید بخاطر اینکه مردا با یه طرف مغرشون فکر می کنن زنا با هردو طرف - احتمال اینکه به این استدلال بخندی خیلیه اما من اینو خیلی دیدم - دلیل دیگم می تونه همون تربیتی که گفتی باشه . ببین شاید دید من هم به یه زن اینه که محتاج محبته . ناخودآگاه این دید رو دارم . اینم تو چت دیدم که ناخوداگاه می خوام به دخترا کمک کنم . با اینکه دختری هم ممکنه دیده باشم که صد درجه از من در این مورد قوی تر بوده . قبیح بودن طلاق در خونواده ی ما هم مرسوم بوده . من که میگم در این شرایط باید روی مردا بشه کار کرد . یه مردی تو فامیل ما دادگاه بچه رو داد به پدر اما خود پدر بچه رو داد به مادر . الان هم خونه ی هر دو میره . هم پدر هم مادر ازدواج کردن اما برای بچه شاید بهتر هم شد . البته هردو تمکن مالی داشتن . هرچی خدا بخواد همه چیز به خودی خود و سریع قابل حل نیست . هست ؟

حامد یوسفی جمعه 16 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 04:34 ب.ظ http://roozegareman.blogspot.com

تو کلاس کتکش زد؟!!!!!!!!!!!!!!!!

علی جمعه 16 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 06:59 ب.ظ http://alpr.persianblog.com

از طریق دوران اومدم اینجا. وبلاگت خوندنیه، اما گاهی خیلی تلخ میشه!

علی جمعه 16 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 10:03 ب.ظ http://dunhill.persianblog.com

الان از معدود لحظاتی است که از خواندن یک وبلاگ احساس پشیمانی نمی کنم.تو کتاب جنس دوم نوشته سیمون دوبووار را خوانده ای؟او همسر(نه به معنای رایج و احمقانه)ژان پل سارتر بوده ویکی از آزاده ترین زنان تاریخ استاد جامعه شناسی ما می گفت هر کسی این کتاب را نخوانده یه چیزی به خودش بدهکاره.امیدوارم موفق باشی(به شدت)

voodoo جمعه 16 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 10:50 ب.ظ http://voodoo.blogsky.com

یه ایده ی عال دادم تو وبلاگم حتماْ برو بخون . اگه دیدی خوبه توهم تو وبلاگت مطرح کن . ممنون.

xipetotec جمعه 16 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 11:23 ب.ظ http://xipetotec.blogspot.com/

وبلاگ بسیار جالبی دارید. خیلی تکان دهنده و موثر. موفق باشید.

نفتی شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 03:02 ق.ظ

It's something that women and men both, have almost had a same role. the direct victims seems to be the women but the long term influenced ones , are the men themselves.

سوفیا شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 04:01 ق.ظ http://sofeia.persianblog.com

خسته نباشی دوست من

پانته آ شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 05:03 ق.ظ http://ghorbatestan.blogspot.com

این "شوهری" بار آوردن دخترها یکی از بزرگترین معضلات اجتماعی ماست. چقدر از دست مادرانی که برای دختر شیرخواره شون جهاز جمع میکنند حرص میخورم! از طرف دیگه اگه زنی بخواد مستقل زندگی کنه و درآمد کافی هم داشته باشه نمیتونهخونه مجردی بگیره و مورد تعرض روزمره واقع میشه و همه میگن حتما ریگی به کفشش هست! فکر میکنم حتی بعد از تغییر حکومت پیشرفت در این زمینه سالها طول بکشه...

۱۲۳۴ شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 06:36 ق.ظ

دختری میان واژه های شعر من شهید شد
بین کولیان روسپی شبانه روسپید شد
دختری که‌ دامنش‌ در التهاب شرم درگرفت
بارها کنار جاده ها و پارک ناپدید شد
آخرش تمام شد غرور وآبرو وپارک بعد
شب‌ طلسم‌ کرد و رفت‌ شکل‌ یک‌ درخت‌ بید شد
روزنامه‌ ها نوشته‌اند «گم شده» کمک کنید؟
مژدگانی‌اش شماره حساب من رسید شد؟
روزنامه‌‌‌ها وخاطرات دختری که گم شده است
شهر غرق لذت و سرورآن شبی که عید شد

[ بدون نام ] شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 06:48 ق.ظ

): شاید حق با تو باشه ولی من اون کامنت رو در حالی که از خستگی رو به موت بودم تو تاریکی فرستادم)): من تنبل نیستم):

جهان شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 09:03 ق.ظ http://davaran.persianblog.com

سلام .. وقتی اینهمه مطلب خوندنی رو می بینم می گم من چی می نویسم ..؟!!! ...

علی شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 10:56 ق.ظ http://MOHANDESALI.PERSIANBLOG.COM

فکر نمی کنم چای تلخ به تلخی نوشته های شما باشه

هستی شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 11:23 ق.ظ http://hastim.persianblog.com

سلام ..با حرفات موافقم...

شابات شالوم شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 11:45 ق.ظ

salam
... man raftam to weblog abdarchi por modaAa va nazar mokhalef gozashtam bad az 1 saat didam pak karde ....... hamin agha on bala az shoma Irad gerefte ke chara nazarhaye mokhalef ro pak mikonid ...... ... az ghadim goftan Kafar hame ra be kish khod pendarad aghaye ABDARCHI ... BYE

آبادانی شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 01:02 ب.ظ http://abadanblog.persianblog.com

خوشحالم که مطالب من برای شما هم مفید بوده اند. از لینکتون هم ممنونم. به علت شباهت نوشته های شما و یک دوست قدیمی فکر کردم شاید شما خانم دلیلی باشید. یا از همکارای ایشون. اما من همیشه مشتری شما هستم و به بقیه هم پیشنهاد خوندن وبلاگ شما رو میکنم.

مژ گان شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 01:27 ب.ظ http://ninijon.persianblog.com

تمام این اتفاقات تلخ و با وجودم درک می کنم.درسته که یه نی نیم ولی عاقلم!!! هر وقت نوشته های رسا وشیوای تو رو می خونم تا یه مدتی از خودم هم بدم می یاد از این که زنان ما چقدر......

کویر شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 01:41 ب.ظ http://kavir55.persianblog.com

سلام...واقعا تلخ بود...همیشه شنیدن و دیدن این چیزها برام تهوع آوره!...اینکه منو هم جزء این جمع خشن میبینن!...یعنی ما میتونیم این جو رو عوض کنیم؟!

چای تلخ شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 06:06 ب.ظ http://chayetalkh.blogsky.com

شابت شالوم عزیز آبدارچی توسط ایمیل بهم گفت که این کامنت واسه یه وبلاگ دیگه بوده منتها من بدجنسی کردم پاکش نکردم. راستی شما ایمیل ندارین؟

داریوش شاهد شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 06:31 ب.ظ http://www.shahedalone.persianblog.com/

موفق و پایدار باشی و امیدوارم شما نیز بتوانید سهمی از بالا بردن بلوغ سیاسی و اجتماعی ایرانیان را بر دوش کشید.

سارا شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 08:42 ب.ظ http://manosara.blogspot.com

پس مادر های عزیز بچه هاشون رو درست تربیت کنند... زن ها روی پای خودشون بایستند ... باورهامون رو عوض کنیم ...
*
خانوما اول سوزن رو به خودمون بزنیم بعد جوالدوز رو به اقایون

[ بدون نام ] یکشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 01:03 ق.ظ

دوست عزیز این گونه معضلات ریشه هایی دارند که پهنایشان به عرض سه نسل و درازایشان به طول تاریخ یک ملت است.آنی که مطرح کردی از گونه ناهنجاری های نهادینه شده ی جامعه ی (حالا متاسفانه ) بزرگ ماست.و این را باید پذیرفت که ما مردمی هستیم با رفتارهایی بی نهایت تعریف پذیر.جبر تاریخ را اینجا بهتر از هرجا می توان برایش مثالهایی یافت...
بیایید نگویییم این بد است یا خوب است ونرویم به سراغ سوال دو گزینه ای بعد که اه اه یا به به.بیایید برای پرسشها بدنبال جوابی تشریحی بگردیم(حالا عمل پذیر بودنش بماند برای بعد).بیایید برای رها شدن از بند اینهمه تار که نه عنکبوت ازل که خودمان وپدرانمان به دست وپای خویش تنیده ایم را ببینیم و دیدن نباشد پایانی برای این پروسه ی روشنگری که این تازه آغاز راه است.برای رهایی یاید امکانات آزادی را زیر سایه ی پرسشی جستجو کرد که نه من که نه چای تلخ همه ی ما باید بدان برسیم. چرا ما هیچ زمانی آزاد نبوده ایم‌؟ در این تاریخ دوهزار و اندی...؟
بیایید به عقب برگردیم و بپرسیم و بخوانیم و اگر ندانستیم باز بپرسیم و بخوانیم و باز...
چای تلخ عزیز کاش بسیار بودند چون شمایگان که جمع می شدیم و می پرسیدیم و می خواندیم و....
پایدار می خواهمت

آبنوس یکشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 05:50 ق.ظ http://abnuss.blogspot.com

ششم: به نظر شما برای بهبود شرایط خانمها چکار باید کرد؟!!

[ بدون نام ] یکشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 08:07 ق.ظ

شابات شالوم.....من نظر مخالفت رو تو وبلاگ آبدارچی دیدم و به اون تلفنی گفتم فهشای ناموسی براش نوشتی این که فهش بدی که نشد نظر مخالف، من اشتباه میکنم چای تلخ ؟ البته اگه آبدارچی هم مثل شما فقط فهشا رو نقطه چین میکرد و باقی رو میزاشت بهتر بود اینجوری این بابا اینقدر ادعاش نمیشد

شقایق ( بربادرفته ) یکشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 08:36 ق.ظ http://shaghayegh.persianblog.com

مطالبت رو قبول دارم ... تمام دلالیلی که اوردی ریشه در فرهنگ غلط جامعه داره ولی بر این باورم که زنان ما باید همدوش مردها باشن نه بر علیه اونا ... یک تمدن مردان ایرانی زنانشون رو استثمار کردن ولی حالا نباید زنان ایرانی در صدد تلافی باشن و بخوان قضیه رو برعکس کنند گرچه فقط در تصوراتشون و رویاهاشون اینو بپرورونن ... حتی فکر کردن به این قضیه هم باعث میشه برای همدلی با مردها همکاری نکنن...

شابات شالوم یکشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 03:23 ب.ظ

:ـ(

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد