یکی از همکلاسهای قدیم شوهرخواهرم بعد از مدتها اومد خونه اشون. شوهر خواهرم خوشش ازش نمیومد. مرد ۴۰ ساله است و با همسر ۳۲ ساله و دو بچه اش در یه پنت هوس نیم میلیاردی زندگی میکنه. فارغ التحصیل فرانسه است . یه شرکت بسیار درآمد زا داره و خانواده ای سرشناس. الی رو (اسم زنشه) خیلی دوست داره و خوب متقابلا زن هم ابراز لطف زیادی میکرد. برای بار اولی بود که همدیگر رو میدیدیم. مرد سر و زبون دار و شوخ بود و ظاهرا بدون مشکل. گلایه میکرد: هر جا میرم دروغ. ریا. حالم بهم میخوره . انسانیت نیست. اعتقادات و نوستالوژی های بر باد رفته و ......
از خواهرم پرسید: خواهرتون چند سالشونه؟
خواهرم گفت: ۲۶
-------------: شاغلند؟
////////////: خبرنگارند
 ------------: کجا کار میکنند؟
 ////////////: روزنامه ........
 ------------:به به. من خوشم میاد از خانومایی که قلم میزنند.
به من رو کرد:مطلب بعدیتون کی چاپ میشه؟ گفتم: روز .....
 زبونش کار افتاد: میدونید همه ی مصالح ..... جدید رو ما تامین کردیم؟
 گفتم: ولی ..... جدید که افتتاح نشده سقفش چکه کرد!
 ----------: خوب بله . ولی ما ماسه اشو تامین نکردیم. واسه همین بود.
دیروز تلفن زنگ زد . آقای سازنده ی کارخونه بود. با خواهرم صحبت کرد: بله . مقاله ی خواهرتونو خوندم . جالب بود. نثر شیوا و ...... .
آخرش: .... خانوم . خواهرتون دوست دختر من میشن؟
تازه فهمیدم چرا شوهر خواهرم از این آدم هیچوقت خوشش نمی اوند. اینبار نظر آقایون ضروریه. دارم یه گزارش مینویسم راجع به ارتباط نامشروع مردان متاهل با زنان. عمومیت این موضوع هر روز بیشتر میشه. این در حالیه که روند ارتباط نامشروع زنان متاهل با مردان هم داره رو به افزایش میذاره. که موضوع گزارش بعدی منه. به نظر شما علت ارتباط نامشروع مردان متاهل با زنان چیه؟ این یه مضاربه ی سراسر آسیب برای هر دو طرفه. نه فقط زن یا فقط مرد. علتهای زیادی داره. دوست دارم ببینم شما علتو چی میبینید؟ و در آخر خودم بگم.
نظرات 68 + ارسال نظر
صادق چهارشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 08:40 ب.ظ http://sadeghkhan.blogsky.com/

سلام . نظرخواهی شما اگه بعدا خوب تجزیه تحلیل نشه موثر نیست . منظورم اینه که کارشما به سرانجام نمی رسه .منظور اینکه که بایستی یک حلقه کامل تشکیل بشه .شما بخوبی موضوع رو می پرورنید .اونقدر که مخاطب زیادی هم دارید فقط من فکر میکنم که برای تجزیه تحلیل نظرها نیاز به یک تیم دارید .
امیدوارم روزی رو شاهد باشیم که اخلاق و ارزشهای اصیل دوباره ارزشمند باشند اونم در عمل .
درضمن شما نیازی به ارزوی موفقیت ندارید. نیازی به تبریک هم ندارید . فقط امیدوارم که زود ارضا نشید و پشتکار داشته باشید . در پناه حق پایدار باشید

مهر تو چهارشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 08:55 ب.ظ http://mehreto.blogsky.com

سلام استاد گرامی
دقایقی چند از ارائه مطلب مطروحه نمی گذردوسرکار مطلبی را عنوان فرموده اید که به قول آقای صادق نیازمند تجزیه و تحلیل کافی است . من کم و بیش اطلاعاتی دارم که به صورت میل براتون خواهم گفت امیدوارم موثر واقع شود .
موفق باشید

نادی چهارشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 09:17 ب.ظ http://www.rezaeidan.com/arra.html

سلام دوست گرامی. جهد شما در انعکاس معضلات و واقعیات اجتماعی قابل تقدیر است. از توجه شما نیز متشکرم. این ترجمه ها متعلق به سالها ژیش هستند. اگر اثر جدیدی از محفوظ ژیدا کردم حتما برایتان ترجمه خواهم کرد. شاد و سلامت باشید.

مریم چهارشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 09:39 ب.ظ http://maple.persianblog.com

سلام یه نگاهی به این وبلاگ بکن.برای من که جالب بودhttp://ghasem11.persianblog.com/لطفا نظرتونو به من بگین.با تشکر

آیدین چهارشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 11:24 ب.ظ http://www.aidin21.persianblog.com

سلامممممم!!

حمید پنج‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 12:07 ق.ظ http://untitled.blogsky.com

سلام... خوب، خیلی جنبه ها داره. جنبه اولش اینه که پسر و دختر با چشم باز با هم ازدواج نمی کنن. شاید فقط هدفشون داشتن سکس مشروع باشه! بعد از یه مدت که دیدن ذائقه جنسی طرفین به هم نمیاد هر کدوم زیرآبی میره تا با کسی که باهاش راحت تره باشه..... جنبه دوم اینه که سرخوردگی توی جامعه خیلی زیاده! شاید بیشتر برای طبقات پایین تر جامعه محسوس باشه... خیلی ها از شدت فشاری که بهشون میاد حق طبیعیشون می دونن که گناه کنن! شاید این یه راه فرار خوب برای چند ساعت باشه..... جنبه سوم که به این نوشته هم مربوط میشه اینه که این آقا به خاطر ثروت زیادی که داره احساس می کنه که زنش کلی بهش بدهکاره! یا در واقع فکر می کنه رفاهی که به همسرش داده مجوزیه برای زیرآبی رفتن... یا راحت تر بگم! لیاقت خودش رو بیشتر از این می دونه که بخواد خودش رو محدود به یک زن بکنه و می دونه که پولش خیلی ها رو خام می کنه..... پس چرا این کار رو نکنه؟! بعضی ها هم به نوعی احساس غرور می کنن با این کارهاشون... یعنی مثلا یه مرد می تونه پز این رو به دوستاش بده که با خیلی های دیگه رابطه داره و دیگران بهش بگن که چقدر زرنگه و اینا.... ضمنا نیاز مالی رو هم در بعضی از شرایط خاص نباید نادیده گرفت!

پانته آ پنج‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 12:27 ق.ظ http://ghorbatestan.blogspot.com

متاسفانه این مساله در اینجا هم رواج زیادی داره و کم پیش میاد که رابطه ای از خیانت دور بمونه. علتش هم سستی روابط زناشوئیه و مرگ عشق و علاقه اوائل...

سام پنج‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 05:08 ق.ظ http://usa.ultimatetopsites.com/general/ahoramazda/

سلام دوست داشتی لینکتو اضافه کن

مامان نیلو پنج‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 05:55 ق.ظ http://www.mycuteson.blgospot.com

به نظر من اینه که ما همیشه در محدودیت بوده ایم . چه زن و چه مرد ! هیچ فرقی هم نداره . یک پسر جوان اگه زیبا ترین زن را هم داشته باشه بازم نگاهش کثیف است و دنبال بقیه زن ها است . برای همین زن و مرد ایرانی هر دو دایم د رحال چک کردن همسرانشون هستند هیچوقت در ارامش نیستن که مبادا همسرشون دست از پا خطا نکنه که اتفاقه به چه راحتی هم کلاه سرشون میره . من اینجا میبینم که جوانها از سن خیلی کم به دنبال دوست پسر یا دختر هستند ولی وقتی با طرف هستند دیگه واقعا با تمام جون براش مایه میذارن و دیگه از اون نگاههای پلید خبری نیست . یک علتش هم شاید حجابی بوده که برامون گذاشتن و این باعث شده که همه به دیدن همدیگه حریص تر باشن . اینجا اگه بری کنار ساحل اگه همه لخت هم باشن فقط چشم مرد ایرانی است که داره دور میچرخه و فقط چشم زن ایرانی است که داره با نگرانی از شوهرش محافظت میکنه . عزیزم این مشکلات ما به راحتی قابل حل نیست . مشکلی که در اثر یک قرن بوجود آمده باید به مرور و در طول سالیان خیلی خیلی دراز حل بشه .

اریو پنج‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 06:19 ق.ظ http://www.boomspeed.com/aryoo/weblog

نمی دونم چی بگم ! یعنی خودم عقاید خودم رو دارم ولی نمی تونم توضیح بدمش ! عذر می خوام !

آبدارچی پنج‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 07:04 ق.ظ http://isiwu.persianblog.com

اگر آقایان بد چشمی میکنند برای این است که خانمها جلوه گری میکنند. آشپزخانه و پستو را در معماری سنتی ایران فواید بسیاری بود که در این آپارتمانهای سی چهل متری با آن آشپزخانه های اوپن فندقی اش که از قد و قواره آبدارخانه آلاچیق ما هم کوچکتر است حاصل نمبشود ولی به هر تقدیر برای اینکه دوباره گرفتار چشم چرانی مردان چشم چران واقع نشوید وقتی آدم غریبه و نامحرمی آمد خانه تشریفتان را ببرید توی یک پستویی جایی قایم بشوید تا آن آقا تشریفشان را ببرند. لازم نیست برای حل مشکلات فرهنگی جامعه خودتان را به خطرات پیش بینی نشده بیاندازید.

هشت و نیم پنج‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 09:12 ق.ظ http://www.hashtonim.persianblog.com

یه قسمت ماجرا واسه من روشن نبود. مطمئنی که اون آقا قصدش از این حرف فقط یه خوشمزگی و شوخی بینمک نبوده؟ یا مثلا نخواسته که با این مدل پیشنهاد درجات ارادت و تحسین خودش به تو رو نشون بده؟و واقعا قصدش دوستی به اون معنا با تو نبوده؟اینو میگم چون گفتی که از خواهرت پرسیده که تو دوست دخترش میشی یا نه. واقعا فکر نکنم که یه کسی که قصد داشتن رابطه این مدلی رو داشته باشه، واسطه بتراشه و علنی از خواهر شخص مورد نظرش که در ضمن زنش رو هم میشناسه، با قصد و غرض یه همجین سوالی بکنه! مگه اینکه اون آقا جزو استثنائات باشه!دیگه این که گفتی که آدم راحتیه! خوب خیلی از آدمهای به اصطلاح راحت، حد و مرز راحتی رو نمیشناسن و گاهی افراط میکنن که باعث سوتفاهم میشه. به خصوص که این آدم تحصیل کرده فرانسه است و خیلی از کسانی که از یه محیط بسته وارد یه محیط آزاد میشن و مدتی اونجا زندگی میکنن یه خصوصیت فرنگی تقلید میکنن که همون راحتیه و فکر میکنن که این جوری رفتار کردن نشونه مثلا باحالیه که البته چون شناخت درستی از این راحتی ندارن استفاده درستش رو هم بلد نیستن.( یه وقت واسه کسی سوتفاه نشه ها، گفتم بعضی ها ، نه همه. ) ولی بهرحال مسئله جالبی رو مطرح کردی که جوابش رو نمیشه خیلی مختصر داد و بحث مفصلیه واسه خودش.

مژگان پنج‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 09:21 ق.ظ http://ninijon.persianblog.com

عوامل متعددی داره...اول از همه به خاطر باورهای غلط اجتماعی،نوع تربیت ومردسالاری حاکم، نبود امکانات برای هر دو قشر، اگه زنی اینکارو بکنه من هزار تا دلیل دارم ولی برای مرد......اصلا این مردها سیرامونی ندارند همیشه چشم گرسنه اند....به یکی قانع نیستندو .....ولی باور نمی شه یه خانم ۲۶ ساله این قدر عالی بنویسه...همیشه حسرت می خورم وقتی نوشته های شما رو می خونم ....از حقایقی که ما می نویسید....ولی قانون ما هم نقص داره....شاید اگه قانون درستی هم داشتیم این آقا به خودش جرات نمی داد این حرفو بزنه...من هزارتا موضوع دارم از این قانون کنی ها......دلم پر از درده....

شابات شالوم پنج‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 11:09 ق.ظ

۱۲۳

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 11:49 ق.ظ

به نظر من نگاه کثیف خیلی مهمه. می دونی مردها وقتی زنها رو نگاه می کنن اونا رو سایز می کنن! در مورد مردهای متاهل قضیه خیلی بدتره چون اونا دقیقا می دونن چی می خوان. می دونی من هم یک چنین تجربه ای داشتم وحشتاک بود اما باعث شد چشم و گوشم رو باز کنم و بیشتر مراقب باشم (تازه می دونی من شوهر هم داشتم!) فقط یارو می خواست زیر سر منو بلند کنه چون جوون بودم! نفرت انگیز بود ولی بدون هیچ ضرر واقعی باعث شد هشیار شم.
بهتره به دختر ها و زنهای جوون آگاهی بدیم که بیشتر مراقب باشن. از وبلاگتون متشکرم. ببخشید فکر کنم حرف هام نامربوط بود!

بوف پنج‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 01:57 ب.ظ http://www.negareshoina.blogsky.com

کلی حرص به خوردمون دادی!...
راستی این که گفتی «بسیاری از زنان وقتی ازدواج میکنند در خانه ی پدر و برادر جایی برای برگشتن ندارند» خودش براومده از یه ذهن مردسالارانه نیست؟!

آسمان پنج‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 02:39 ب.ظ http://saanieh.persianblog.com/

اون جنابی که رحمت کشیده گفته زنها باید تو آشپزخانه قایم شوند تا نگاه نامحرم بهشون نیفته ،،،لطف کرده و به جای حل مساله ، صورت مساله رو حذف کرده اند. کاری که الان همه مسولین مملکتی انجام میدهند.

داریوش پنج‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 02:43 ب.ظ http://xanga.com/dariush

سلام ... این یک گرایش روانیه . شبها یه نگهای به عناوین چت رومهای یاهو بکن: سکس متاهلین و زوجهای ضربدری....
اینها حتی اگه هیچ مشکل و یا محدودیتی نداشته باشند از شکستن روابط خصوصی دیگران خوششون میاد. حالا اون عده که در محرومیت هستند موضوعشون فرق میکنه

عشق علیه السلام پنج‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 02:54 ب.ظ http://eshgh1.blogsky.com

سلام.....من فیلم قارچ سمی رو دیده بودم.../ولی اون موردی که توی نوشته های پایینی اشاره کردید رو توش ندیدم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

آبادانی پنج‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 03:58 ب.ظ http://abadanblog.persianblog.com

سلام دوست من. توی این دنیای خراب نباید دنبال علت گشت. کدوم کارمون درسته که این یکی باشه؟ در ضمن از لطفت ممنونم. وخوشحالم که این مورد از نظرت جالب بود! پیروز باشی!

ساز دل پنج‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 05:08 ب.ظ http://honey.blogsky.com

این تنها مشکلی نیست که در حال حاضر در جامعه ما وجود داره و اونقدر معضل ها زیاد شده که دیگه در حد حرف و بحث درست بشو نیستند .
باید فکر اساسی تری کرد و اینم تنها احتیاج به همت همه ما داره .

سرزمین آفتاب پنج‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 06:17 ب.ظ http://mithras.org

سلام چای تلخ عزیزم. در مورد این جایی خوندم که اوناشو که یادمه مینویسم برات. علل خیانت در مرد و زن متفاوته. مردها از بحث در مورد اختلافات زناشویی گریزونن پس موقع افسردگی پناه میبرن به کس دیگری بیرون از دایره زناشوییشون. اکثرا" هم فکر میکنن زندگی زناشوییشون محکم تر از این حرفاست که با یه رابطه جزیی! تکون بخوره. بعضی وقتها هم حس میکنن که همسرشون توانایی یا علاقه به درکشون رو نداره و این حس رو جای دیگه جستجو میکنن. خانمها هم گاهی از حس تنهایی مفرط یا عدم علاقه از طرف همسرشون به طرف کس دیگه ای کشیده میشن. گاهی احساس سرخوردگی و اینکه اونچه بدست آوردن تو زندگی زناشوییشون مطابق خواسته اولیه شون نبوده. یعنی رویا هاشون نه تنها به واقعیت نزدیک نشده بلکه بیشتر به کابوس شبیه شده. به نظر من یکی از دلایل مهمش هم این میتونه باشه که به اندازه کافی وقت با هم سپری نمیکنن یا اینکه خانم از طرف همسرش احساس بی اعتنایی و عدم قدرشناسی میکنه. به هر حال این جا فقط میشه خیلی کلی به مساله نگاه کرد. برات در این راهی که پیش گرفتی آرزوی موفقیت میکنم دختر خوب. مثل همیشه آدمو به فکر وا میداری.

مهشید پنج‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 06:52 ب.ظ http://zanane.blogspot.com

شوخی می کنی؟ یعنی حتی از خودت هم نبرسید؟‌نه اینکه بگم اگه از خودت می برسید مسئله از نظری که مطرحش می کنی فرق می کرد . اما برام عحیبه که با همان تفکری که می ره خواستگاری می خواد دوست دختر بگیره. یعنی از خانواده دختر احازه اش رو می گیره

بهزاد پنج‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 07:25 ب.ظ http://behzad1358.persianblog.com

سلام. به نظر من این موضوع میتونه چندتا علت داشته که به طور خلاصه میگم. یک: جوونها موقع ازدواج دقت نمیکنن. بعد میبینن اونی که میخواستن این نیست. زیر سرشون بلند میشه. دو: اولش نمیدونن چی مخوان یا زنی که میخوان باهاش ازدواج کنن باید دارای چه خصوصیتی باشه. به خاطر همین بعد از ازدواج چشم و گوششون باز میشه. سه: به علت وضع مالی پائین یا متوسطی دارن مجبورن متناسب با وضع مالیشون ازدواج کنن. بعد که وضعشون خوب شد و شلوارشون دو تا شد. تو فکر یه رابطه بهتر میگردن. چهار: بعضی ها هم تنوع طلبند. پنج: خیلی ها هم به علت درک نشدن (جنسی و روحی) از طرف همسر دچار سرخوردگی میشن و اینطوری آلامشون رو تسکین میدن. شش: بعضی ها هم به علت جنبیدن سر و گوش طرف مقابلشون و سست عنصری خودشون به این ورطه میفتن. البته این ها خیلی خلاصه بود. اصلش خیلی وقت میبره. موفق باشی.

مهشید پنج‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 07:28 ب.ظ http://zanane.blogspot.com

یه بیشنهادی هم دارم. می دانم الان این طور مطرح کردن شاید به نظر سخت بیاد . اما بالاخره یه حوری باید شروع شه. اونهم برداشتن کلمه نا مشروع است. راستی مشروع حیستـ؟ حه حیزی رابطه ای را مشروع می کند؟ امضای یک آخوند؟ یک آیه قران ؟ و آیا رابطه ای که این حنین باشد حق دارد بذیرفته شده باشد بین یک دختر بحه ۱۳ ساله و یک مرد ۵۰ ساله ؟ و دو معشوقی که با عشق و انتخاب در آغوش هم بناه گرفته اند نه ؟‌راستی شرع حیست؟ مشروع حیست؟ مرزها را حه کسی رسم کرده است ؟

تاریخ شفاهی پنج‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 07:49 ب.ظ http://shafahi.persianblog.com

دوری از خدا - گم کردن هدف زندگی و دل خوش کردن به یه رابطه - گم شدن ارزش ها - تربیت بد -

دخترتنها پنج‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 08:21 ب.ظ http://dokhi.blogspot.com

من فکر میکنم سستی در شخصیت و باطن هر کسی باعث این امر میشه وگرنه اگه زن یا مردی از همسرش بنا به هر دیلیل راضی نباشه اگه یه خورده شخصیت قویی داشته باشه صادقانه این مسئبه رو با زرق مقابلش مطرح میکنه! مه اینکه در آن واحد با کس دیگه ای رابطه داشته باشه. با صحبت کردن و صادقانه این خیلی مهمه صادقانه حرق زدن خیلی مسائل حل میشه دو روئی و فریب بدترین ×یز در زندگی زناشویی هست. اگه کسی از رابطه ای بنا به هردلیل خوشش نمیاد بیاد مطرح کنه با همسرش و صادقانه حرفشو بزنه تلاش هم بکنن برای زندگیشون همه حی حله اگه نشد دوستانه حدا شن نه اینکه خیانت بکنن به هم!

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 09:54 ب.ظ

آدم...این وقتا انگشت حیرت به دهان می بره.......
چه انتظاری داری؟؟؟؟
در جامعه ای که دختر خوب یعنی...دختری که با هر حرفی از خجالت سرخ بشه.... یعنی دختری که مهمترین و بزرگ ترین هدف اش تو زندگی حفظ با کرگی اش باشه.....چون این تنها راه اثبات شرافت...پاکی و انسانیت اش هست و اگه اونو منهای این مورد کنی یعنی....همه حقوق انسانی رو از دست می ده... دختر خوب کسی که تنها مرد زندگی اش کسی به نام همسر... وتمام زندگی اش خلاصه می شه تو حفظ پا و دست و کمر و تن اش از مردها....شما از چنین موجودی چه انتظاری دارید؟؟؟؟
بعد از رهایی از خانواده پدری.....حالا فرصت تجربه های دیگر....
در مورد مردها هم که چندان جدید نیست.....منتها از پرده برون افتاده.....تازه اینجا که رابطه مردان متا هل با زنان دیگر که جزو قوانین است ..... و حق طبیعی مرد........در قالب همسر دوم و سوم و چهارم و صیغه هایی......

... جمعه 23 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 12:26 ق.ظ

har kasi hagh dare har tor ke dost dare zendegi kone be sharte in ke mozaheme baghie neshe

هومن محمودی جمعه 23 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 12:48 ق.ظ http://pishnevis.blogspot.com

آ»چه عنوان کردید صرفا بیان یکی از سرشاخه های یک مشکل اجتماعی است که همان بنیان سست روابط عاطفی خانوادگی (نه بنیان اجتماعی خانواده) است.در این نوشته اشاره ای به راه حل نشده و ظاهرا در جستجوی راه حل هستید.به نظر من باید برای یافتن راه حل احتمالی خیلی بیشتر به عمق رفت و منحصر به یک منظر روابط جنسی نشد
پایدار باشید

نفتی جمعه 23 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 01:14 ق.ظ

bazia daran tooye lajan dasto pa mizanan va ajab lezati ham mibaran ajabaa

اریو جمعه 23 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 04:59 ق.ظ http://www.boomspeed.com/aryoo/weblog

پایین اوردن باورهای مذهبی مردم از سوی حاکمیت به سطح یه چیزهای زیر دست و پایی که اگه منافع اینوری بود می گیم مذهب و دین هم این وری و ... و صد البته مردم که خودشون رو می خوان جدا کنن از این دسته که البته از سوی دیگر سقوط می کنیم ! همه و همه عوامل از حاکمیت ناشت می گیره!

سوسکی جمعه 23 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 05:00 ق.ظ http://sooski.persianblog.com

علت میتونه سستی رابطهء متاهلی بین دو نفر در بطن اون باشه... علت میتونه این باشه که معیار های انتخاب همسر با معیار های حال و هول تو ایران از زمین تا آسمون متفاوته... علت میتونه این باشه که اونی که برای تفریح خوبه، نون نداره بخوره و اونی که دستش حسابی به دهنش میرسه، حال تفریح نداره... علت میتونه این باشه که برخی از مردان ما واسه کودکانشون مادران خجول و آفتاب مهتاب ندیده میخوان و واسهء‌ همبستری یک نفر کار کشته ء داغ مزاج... علت میتونه این باشه که ما خیلی دوریم از اینکه «چشمها را باید شست... جور دیگر باید دید...» و این رشته سر دراز دارد......

[ بدون نام ] جمعه 23 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 10:01 ق.ظ

نظر من هم همینه که دوستان گفتند فقط نمیدونم این آبدارچی چرا همیشه ساز مخالف میزنه اگه به خاطر همین مردسالاری نبود اسمش رو از تو وبلاگم حذف میکردم

قند پهلو جمعه 23 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 02:35 ب.ظ

این که مردها برن به طرف یک زنه دیگه طبیعیه و غریزی. توی حیوانات هم تقریبا تماتم نرها این طورند. هر مردی هم که خلافش را گفت دروغ می گه. اگر این حالت در مردها نبود نوع بشر همان چند میلیون سال قبل منقرض شده بود.
اخلاق و عشق و این چرت و پرت ها هم نمی تونه چیزی را عوض کنه.

تن تن جمعه 23 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 02:58 ب.ظ http://amricaamrica.persianblog.com

سلام. حالت خوبه خانم خبرنگار؟خیلی ساده است. زن و شوهر از هم خسته می شوند. در واقع از هم سیر و بی زار می شوند. دلیلش هم ازدواج های کور و عدم شناخت و ترسیدن از باز شدن مشت پیش طرف و ... هاست و این به عدم صداقت و بیگانگی و نهایتا به گشتن دنبال دوست پسر یا دختر می شود. ساده بود نه؟

مهشید جمعه 23 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 03:14 ب.ظ http://zanane.blogspot.com

باز هم سلام. می دانم گفتی به نظرات مردان بیشتر احتیاح داری ولی دیدم نظر دادن خونم اومده بایین :)‌ خلاصه گفتم نظرم رو بدم بادا باد.
قبلا گفتم که مسئله شرع ومشروع برای من زیر سواله. اما مسئله رابطه های بارالل اگر اسمشو بزاریم. به نظر من آنحا که مسئله صرفا سوء استفاده از موقعیت مالی و اینکه امکانات مادی و احتماعی برای شخصی امکاناتش را به وحود آورده و می تواند و ...این حور مسائل نباشد . این رابطه می تواند خیلی هم انسانی باشد.
شاید لازم باشه توضیح بدم منظورم حیه. ببین به نظر من عشق ازلی و ابدی نیست. روزی آغاز می شه و اگر روش کار نشه و بهش رسیدگی نشه زود هم تمام میشه. تازه در صورت رسیدگی هم ممکن است که تمام شود. ما انسانیم. روابط انسانی و عواطف انسانی که با دو تا امضا و قرارداد کنترل نمی شه. انسانهای خوبی را می شناسم که بارتنر خود را دوست داشتند اما عشق تمام شده بود. قصد آزار او را هم نداشتند. اما دوباره عاشق شدند. مهم این است که در این میانه اگر خودخواهی محض مطرح نباشد و انسانها یکدیگر را در نظر بگیرند و قصد صدمه زدن به همدیگر را نداشته باشند می شود مسئله را با کمترین صدمه به بایان برد. اینکه این کار را به طور کلی غلط یا درست طلقی کنیم کلی گویی است که بهتر است به آن دحار نشویم.

رضا جمعه 23 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 03:25 ب.ظ http://www.marzban.persianblog.com

دو حالت داره و لا غیر :حالت اول عدم تطابق و درک درست زوجین از همدیگر(نظر سر زمین آفتاب) ،حالت دوم زیاده خواهی و شهوت (نظر قند پهلو) و از این دو حال خارج نیست .......مورد شما حالت دوم بوده ........در این جامعه با این طرز ازدواج غلط و عدم شناخت حالت اول هم کم نیست وگاهی خود من میمونم که درسته یا نادرست ولی هیچوقت مهر تایید به نادرستیش نزدم و گاهی هم به این نوع روابط حق میدم ..............طبیعییه که مردی که مورد بی مهری و حتی خیانت زنش واقع شده باید به همچین رابطه ای کشیده بشه همچنین زنی که مورد بی مهری و آزار شوهرش واقع میشه خیلی زود به این راه کشیده میشه.......اگه نشن چی کار کنن؟طلاق؟خب خیلی هاشون به دلایلی حتی امکان طلاق گرفتن هم ندارن پس باید لابد خود کشی کنن.........................یا حق

سمیرا جمعه 23 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 03:47 ب.ظ

سلام . شما گفتی از غرب ایران هستی و توی غرب این مسایل حتی باعث خون و خونریزی هم می شه . عجیبه که این آقا این حرفو زده . یه طورایی فکر کنم از جونش سیر شده بوده . و شایدم یه شوخی خیلی لوس و بی مزه با شما کرده . به هر حال از این موارد زیاد هست . خود من هم اینطوری موردی داشتم .

تاراز جمعه 23 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 04:25 ب.ظ http://bibiyan.persianblog.com

درود.متاسفانه با تمات احترامی که برایتان قائلم٬منهم دارم گونه ای مرد ستیزی را در نوشته های شما میبینم.شما جوری مینویسید که انگار روی این کره خاکی هیچ زنی خطایی نمیکند و این مردانند که قاتل زنانند٬ستمگرند٬شهوترانندوپایبندهیچ اصل انسانی نیستند! شیوه کار شما گرچه مغرضانه نیست اما غلط است.به شیوه خبرنگاری تازه کار میماند که تنها خبری را نقل میکندآنهم یکسویه نگر.علت ها نا دیده میگیرید.نا هنجاریهای اجتماعی را ناشی از رفتار آدمها میبینید٬نه ناهنجاریهای زیر بنایی.باید بگویم امیدوار بودم شروع که کردید٬هرچه پیش میروید بیشتر نا امیدم میکنید. شاد و مهربان باشید.

دیدنی ها جمعه 23 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 09:13 ب.ظ http://didaniha.persianblog.com

علت های زیادی هست که یکیشون می تونه ...باشه یا اینکه طرف نفس سرکشی داره....دیدنی ها!

پرویز جمعه 23 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 10:13 ب.ظ http://shaar.blogsky.com

تقریبا هر کسی یک نظری که داده به نحوی موثره ولی هر شخصی به یکی از آن دلایل دچار انحراف میشه . . . یکیش هم اینه که این امور خیلی ضد ارزشی محسوب نمیشه ... متاسفانه . . موفق باشی

[ بدون نام ] جمعه 23 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 11:24 ب.ظ

من خودم عقیده دارم که تا دختر کاری نکنه کسی بهش از این حرفها نمیزنه ولی من شما رو در ۱۸ اردیبهشت در قرار وبلاگ نویسها دیدم. البته اون موقع هنوز وبلاگ نداشتید. آقای طواف شما رو به ما معرفی کردند. نمیخوام تعریف کنم ولی دختر بسیار متین -موقر و با شخصیتی هستید . که در تمام مدتی که تشریف داشتید من هیچ حرکت زننده ای از شما ندیدم. با اینحساب اشکال از اون آقا بوده . واینکه زن رو ابزاری نگاه کرده.

رهای آبی جمعه 23 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 11:31 ب.ظ http://rahayabi.persianblog.com

باید راجع بش فکر کنم . دلایل مختلف و زیادی داره . منتظر تحلیل شما هستم ..خوشحال می شوم مطلب جدید مرا هم بخوانی . قربانت رهای آبی

حمید باباوند شنبه 24 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 01:43 ق.ظ

خانم روزنامه نگار خسته نباشید!
۱. تیتر چیز خیلی بدی هم نیست.
۲. راستی چرا زندگی ها به پول ارتباط دارد. البته منظورم معضلاتش است!
۳. همیشه برایم سوال بوده که آیا بی اخلاقی خانم ها زشت تر و ناپسندتر از بی اخلاقی آقایان است یا نه؟ اگر لطف کنید و جوابم را ایمیل کنید سپاس گذار می شوم.
۴ . چای تلخ عنوان مناسبی است!

[ بدون نام ] شنبه 24 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 03:39 ق.ظ http://www.fencholmirza.persianblog.com

۱.سلام
۲.آسیب شناسی اینطور مسائل سوژه جالبی برای یک محقق جامعه شناس ولی برای یک خبرنگار دنیایی برای کشف
۳.به زعم من ذأیل زیاد شدن روابط نامشروع مردها که کاملاَ طبیعی «همه مردا پالونشون کجه»مثل خودم(البته من هنوز مجردم D: مجرد در مفهوم انتزاعی اش)
۴.اما دلیل روابط نا مشروع زنان فکر میکنم بواسطه عدم توجه شایسته اجتماعی چرا که بازتاب زیر ساخت اجتماعی غلط قاعدتاَ محمل خانواده است و باز خورد این مطلب هم در خود خانواده میباشد
۵.بنظر من ساختار یک جامعه به شدت متکی به عنصر خانواده است و بحران های اجتماعی وخیم خواستگاهش خانواده است.

پویان شنبه 24 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 06:51 ق.ظ http://pouian.blogsky.com

والله نمیدونم چی بگم؟شرم آوره.

ن شنبه 24 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 07:08 ق.ظ

ولی من با نظر همان آقای آبدارچی موافقترممممممم.

صادق شنبه 24 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 08:22 ق.ظ http://sadeghkhan.blogsky.com/

سلام .هر دفعه که وب لاگت رو باز می کنم می بینم که حداقل ۵۰۰ نفر وبت رو مطالعه کردند. بنظرم شما تونستید گام اول رو خوب بردارید یعنی توجه افکار رو خوب جلب کنید . امیدوارم که بتونید اونقدر انرژی ایجاد کنید که مردم رفتارها و افکارشون رو بازنگری کنند. ولی نویسنده محترم فکر نمی کنید که ما برای ارزشیابی خودمون نیاز به یک استاندارد یا مقیاس هایی داریم؟ ایا نیاز به یک الگوی ارمانی نداریم؟ ایا الان الگوی رایج و مطلوب جامعه امروز ما الگوی غربی نیست.؟ ایا ما ها در همین تلویزیون جمهوری اسلامی بطور مثال مسجد بیشتر دیدیم یا کلیسا در فیلم ها؟ و ایا اندیشه مندان ما چه راهی رو برمبنای فرهنگ موجود وپشتوانه سنتها مون ارائه دادند. ایا کودکان ما بیشتر بابا نوئل رو میشناسند یاحاجی نوروز. و ....
من تصور می کنم که ماها یک در تقلید غرب گرفتار شدیم و دچار تناقض . و من فکر میکنم که این موردی رو که شما تعریف کردید ناشی از اینه که هرکسی به فکر میکنه که حق داره همون طور که فکر می کنه زندگی کنه (ازادی ) برای همین اون بخودش اجازه میده هر پیشنهادی رو مطرح کنه و دیگه اینکه قبح اینجور کارها در پناه ازادی بیان ریخته شده.
من از صبر و حوصله شما سپاسگذارم

عسل شنبه 24 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 09:21 ق.ظ http://mahboodi.weblog.com

عزیزم.. وقتی تو جامعه ما طلاق محکومه... وقتی دو طرف طلاق و بدترین راه می دونن..برای فرار از مشکلات موجود در زندگیشون و برای پیدا کردن آرامشی که تو خونشون بهش نرسیدن ....با وجود خونه و خانواده به دنبال آرامشی بیرون از خونه می گردن...و به حساب خودشون اینجوری هم راهی برای آرامش خودشون دارن و هم خانوادشون و حفظ کردن.
ولی از نظر من آدم وقتی بجایی می رسه که می خواد بیرون از چهارچوب خونش به آرامش برسه دیگه اون زندگی رو نباید ادامه بده ..چون حرمت زندگی فقط به ظاهرش نیست..باید تو دلت ..تو وجودت ..نسبت به زندگیت پاک باشی..اگه نمی تونی باید جدا شد.به امید روزی که طلاق تو جامعه ما بدترین راه نباشه.. و فرهنگ پذیرشش برای همگان بوجود بیاد.
مرسی از متنت..می دونی که خیلی دوست دارم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد