سلام . دوستان لطفا مطلب رو نخونید تا دوباره بنویسمش . چشمتون خسته میشه.متشکرم.

@media (min-width: 992px) { #abs { width: 80% !important; margin: auto !important; } }
نظرات 10 + ارسال نظر
عسل یکشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 03:20 ب.ظ

خیلی راست می گی...کاملا باهات موافقم و همچنین با حرفهای اون آقای هنرمند...دقیقا همینطوره که میگه.
منتظره متنهای بعدیت هستم
موفق باشی.

شابات شالوم یکشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 03:30 ب.ظ

salam
yek zarb al masal chini mige Kafer hame ra be kish khod pendarad... mamolan mardaye cheshm charan bishtar zananeshon va dokhtaraneshon ra majboor mikonan ke lebashaye mazhabi beposhan ' chador + maghne + mantoo ) vali khodeshon 1000 kesafat kari mikoan

داریوش یکشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 04:14 ب.ظ http://xanga.com/dariush

این مطلبت فونتش فرق میکنه نمیشه خوند

صادق یکشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 05:26 ب.ظ http://sadeghkhan.blogsky.com/

سلام انتظار نداشتم که اسمم رو ببری چون من احساس می کنم که دیدم و برداشتم از مسائل با شما بسیار متفاوته. البته بایستی اعتراف کنم که شما در بحث خیلی منصفانه برخورد می کنید .
چیزی که من نگرانش هستم اینه که ما یک تئوری بسازیم تا انوقت هر کاری خواستیم بکنیم دیگه احساس گناه نکنیم.(متوجه منظورم شدید؟) راستی من واقعا نمی دونم از نظر شما و جامعه زن امروز چه جایگاهی در خانواده داره گرچه من در وبم خواستم دوستان نظر بدهند ولی چون وب من خواننده نداره و یا دوستان تمایل کمتری دارند . چیز خاصی عنوان نشد.
من هنوز هم اصرار دارم که این جور بحث های اجتماعی و کلا علوم سیاسی نیاز به این داره که ما اول تعریفهای اولیه خودمون رو مشخص کنیم و تازه باور کنیم که تحول اجتماعی ناگهانی و مقطعی نیست.من علائمی رو نمی بین که مردم هیچ حتی روشنفکرها مایل باشند بدون پیش داوری یا قضاوت کنند. من فکر می کنم اکثریت بالایی تعصب دارند حالا تعصب و جزم اندیشی در سنت می تونه باشه یا مدرنیسم . تعصب در ازادی یا .....

رضا یکشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 06:20 ب.ظ http://www.marzban.persianblog.com

اول بگم صادق جان از دیروز من اون تئوری رو ساختم چون دیگه خسته شدم(میونم که متوجه شدی) .......در رابطه با حرفهای شما باید بگم قسمتهایی از تحلیلتون بسیار پر رنگه اینکه ما در حال عبور از سنت به سمت تجدد هستیم ولی قواعدش رو نمیدونیم و قسمتهایی کم رنگ مثل عدم ارضای جنسی مرد ها ،این قسمت هم زیر سایه همون تجدد گرایی هستش چون پسر های جون از دختر های خوش آب و رنگ خوششون میاد ولی موقع ازدواج توجه اشون به دخترهای کاملآ چشم و گوش بسته است و خب این وسط معلومه که دختر باید برای مدتی نقش یک قدیس رو باید بازی کنه و هر چی آقا پسر گفت بگه چشم.....اما با اینحال تحلیلتون جامع نیست....فقط بگم دوستهای متاهل من که در شرایط ایجاد روابط از خارج کانون خانواده هستند وقتی پای صحبتشون میشینم و دلایلشون رو تفسیر میکنم میبینم که در این تحلیل نمیگنجند.....نه برای اینکه ارضای جنسی نمیشن و نه برای اینکه پول دارن و برای تفریح اینکاو میکنن و نه برای بعضی دیگه از این دلایل دست به این کار نزدند ........اکثر دوستهای من میگه فریب خوردم....میگن خانمشون روزهای اول آشنایی فقط ظاهر سازی کرده و به هیچ گونه از حرفهاش پابند نیست......مطمئنم خیلی از زنهایی هم که دنبال اینگونه روابط هستند دلیل اصلیش عدم پایبندی اخلاقی مردشون نسبت به گفتهای روز اولشونه......خلاصه اینکه اگه موقع آشنایی روز اول صادقانه باشیم ۹۰٪ این مسایل پیش نمیاد......ولی عادت کردیم که اونی رو که یهو خوشمون میاد به هر زوری شده ولو با ظاهر سازی باهاش ازدواج کنیم..............یا حق

مژگان یکشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 07:43 ب.ظ http://ninijon.persianblog.com

به خاطر میگرنی که مدام دارم وبا توجه به تغییر فونت شما....نتونستم مطلب این دفعه رو کامل بخونم.........( گریه)

چای تلخ یکشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 07:48 ب.ظ http://chayetalkh.blogsky.com

متاسفم.

چون من هر چی تلاش کردم فونتش تغییر نکرد. سعی میکنم این بار پاکنویسش کنم.بعد بخونید.

مشتری یکشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 08:16 ب.ظ http://www.negareshoina.blogsky.com

چشمم دراومد تا همه شو خوندم! ...

سرزمین آفتاب دوشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 05:03 ق.ظ http://mithras.org

عزیزم،در رابطه با مطلب قبلیت میخواستم کامنتی طولانی بذارم خدا رحمت کرد! و نوشتمش تو وبلاگ خودم. خوشحال میشم تو و هر کس دیگری که به بحث وفاداری/خیانت و اصولا" روابط زن و مرد ععلاقه داشته مطلبمو بخونید. شاد باشی.

دنیا دوشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 08:16 ق.ظ

سلام
مطلب جالبی نوشتی البته من دو روز هست که خواننده مطالب شما شدم ولی نسبت به مطلب آخری که نوشتید باید بگم همش هم آقایون مقصر نیستند من تا حدودی خانمها را هم مقصر می دانم بعد از یکی دو سال زندگی مشترک بخصوص بعد از یکی دوتا بچه نقش زنهای اخر دنیایی را بازی می کنن که من بعنوان یک زن رغبتی به زندگی مشترک با آنها را ندارم چه خواسته شوهراشون - پنجره های عشق و زندگیشون تار زندگی می بنده و انگار دیگه باید پیشواز عزرائیل بروند من آشنایی دارم که بدلالیل در سن ۱۵ سالگی ازدواج کرده است و الان دختری ۱۷ ساله دارد همن سن و سال این خانم شاید الان بخوان ازدواج کنن ولی اون کاملا نقش زنهای ۹۰ ساله را بازی می کنن خب طبیعی است که مرد به بیرو ن گرایش پیدا کند من البته با خیانت مخالف نیستم ولی اگر قرار باشه علت را جویا باشیم باید منصف باشیم
می دونید من فکر می کنم ما بعداز چند سال زندگی مشترک دیگه بلد نیستم زندگی کنیم
به نظر ما زندگی مثل یک خونه هست که هر روز بایدگردگیری شود
موفق و پیروز باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد