یکی از مهندسهای عالی رتبه ی صنایع با همسر و سه دخترش برای مدتی در شهر ما زندگی میکردند. زن و مرد تقریبا همیشه با هم اختلاف داشتند .زن به شدت از همسرش متنفر بود. وقتی بحثش پیش میومد میگفت : یه شب ساعت ۱۰ قلبم درد میکرده هر چی بهش گفتم که بیا منو ببر بیمارستان گفته: من خسته ام حوصله ندارم ماشین رو از پارکینگ در بیارم. خودت سوئیچو بردار و برو بیمارستان. مرد هم این مطلب رو تایید میکرد و همیشه میگفت: من به زنم خیلی بد کردم.
زن هم میگفت: من تا یکروز به عمرم مونده باید تلافی این کاراشو در بیارم.
زن متولد ۲۹ بود . اولین زن خانه داری بود که میدیدم بر خلاف عرف جامعه رفتار میکنه. فقط یکروز در هفته برای تمام هفته آشپزی میکرد. همیشه هم توی یخچال یه قابلمه ی بزرگ سبزی پلو داشتند. به گفته ی خودش از بعد از تولد دختر سومش با شوهرش هیچ سکسی نداشته و مثل یه خواهر و برادر با هم زندگی میکردند.یه بار برای یه امتحانی مجبور شدم برم خونه اشون . دختر دومش با من همکلاس بود. از حمام دراومده بود و داشت موهاشو خشک میکرد . مادرش رفت چایی بیاره که تلفن زنگ زد . دوستم گفت: میشه گوشی رو برداری؟
برداشتم. اما در همین بین مادرش یه کم سراسیمه بیرون اومد و خواست تلفن رو بگیره که من گوشی رو برداشته بودم. هنوز هیچی نگفته بودم که یه پسر ۲۷-۲۸ ساله گفت: الو سیتا جان!
سیتا اسم مادرشون بود . گفتم : گوشی خدمتتون و گوشی رو دادم به زن. زن گوشی رو گرفت و با صدایی که از سیگار خش دار شده بود گفت : الو . بفرمایید . صدای پسر میومد که: سیتا جان منم .... زن هی میگفت : الو صدا نمیاد و پسر بیشتر داد میزد که منم .... .
زن اونقدر خوب رفتار میکرد که کسی نمیتونست هیچ شکی کنه.
سالها بعد که دخترش لیسانس گرفته بود و دومی دانشجو بود رو شد که زن با پسری که متولد ۴۹ بوده پنج سال مخفیانه رابطه داشته. بعد از دعوا و دادگاه و کلانتری تازه میفهمند زن در عرض یکسال ۹ میلیون از حساب بانکی مرد خورد خورد برداشته و به پسر داده بود . سال ۷۵ هم پسره یه فرش فروشی پرو پیمون با پولهای زن راه میندازه.
مدتهاست که ازشون خبر ندارم. کار مرد که تمام شد از اون شهر رفتند و بعدها شنیدم که دختر دومشون که همکلاسم بود ازدواج کرده.
قرار شد بعد از موضوع ارتباط مردان متاهل با زنان به ارتباط زنان متاهل با مردان بپردازیم. این موضوع تقریبا داره در سطح جامعه زیاد میشه. ولی بازگویی اون با مشکل روبرو شده. ایران یکی از کشورهاییه که دارای بالاترین آمار مجازات برای زنان متاهل و کلا جزای شدید در زنای محصنه هم برای مرد هم برای زن هست.و اتفاقا ما این موضوع ارتباط رنان متهال با مردان رو اجازه ی چاپشو نداریم . اما این روند هر روز زیر لایه های سطحی خانواده ها دیده میشه میخزه و شالوده ی یه زناشویی دور و سخت رو در هم میریزه.
یکی از مواردش تلافی کردن و انتقامجوییه که اشاره کردم و توضیح کاملشو بعدا میگم. شما چه عواملی رو دخیل میدونید؟
در واقع توی ایران زنها پتانسیل بیشتری برای خیانت دارند چون ظلم زیادتری بهشون میشه و وضعیت بدتری دارند بیشتر عوامل هم ریشه در همین محرومیت ها و ظم ها داره .خیلی از زنها چون بهشون فرصت یک زندگی ازاد داده نشده بعد از ازدواج و پیدا کردن استقلال بیشتر با دیگران ارتباط برقرار میکنند که زیاد عجیب هم نیست.جامعهء ما جامعهء بیماریه..
سلام . موضوع جالبی بود . یک زن احساسات و عواطف عمیقی داره و وقتی می بینه که مرد زندگیش نمی تونه احساسات اونو درک کنه و اون محبتی رو که اون خواهانش هست رو بهش بده . اگه این زن خیلی متعهد باشه که با همون زندگیش کنار می یاد و تبدیل می شه به یه زن افسرده و منزوی و اگه شرایط غیر از این باشه سعی می کنه این محبت رو جای دیگه ای پیدا کنه و بسیار هم خودش رو محق می دونه . توی زندگی زناشویی یه ریزه کاریهای خیلی ظریف ولی اساسی وجود داره که باعث می شه زندگی گرم یا سرد باشه ..........
مارینای عزیزم ایمیل بدین.
اجازه ی چاپ ندارید؟! آخه چرا؟ این که دیگه سیاسی نیست پس اون مقاله ها که باعث دردسر شما شده هم اجتماعی بوده. اگه اینجور مسائل منتشر نشه که بد تر رشد میکنه و دردسر بیشتری بوجود میاره. راستی خونه جدید مبارک
میبینم که نیمروت سوخته بوش همه جا رو برداشته ... پاشو گاز رو خاموش کن تا بیشتر گندش در نیومده ...
سلام
عوامل متعددی در این زمینه دخیل هستند از جمله :
۱- ازدواج های اجباری
۲- نداشتن آگاهی های جنسی - آموزش صحیح جنسی - (در این مورد در رابطه با مردان)
۳-...
موارد دیگر بیشتر بسط مورد دوم است .
بسیاری از پسران و مردان حتی بعد از ۲۰ سال زندگی زناشوئی مفهوم زندگی جنسی و روابط عالی زناشوئی را نمی دانند ....
این بحث خیلی طولانی تر از یک کامنت ساده است .
امیدوارم این بحث به کوتاه موضوع قبلی نباشه .
در به تکه نبات عزیز هم نصیحتی دارم که مواضب با شه توی چای نیفتی چون خیلی زود آب میشی .
...تا بعد
سلام من اصلا نوع نتیجه ای رو که می گیرید رو نمی پسندم. فرقی نمیکنه مرد یا زن چه اشتباهی می کنه . اگه این مسائل پیش اومده بخاطراینکه بنیان خانواده سست شده و خود محوری حتی پس از ازدواج ادامه پیدا کرده. فعلا اصل خوشگذرونیه. هرکسی هم بخودش حق میده که خوش بگذرونه .حالا این خوشی زودگذره یا نه .چه اثراتی حتی روی خود فرد می گذاره مهم نیست.
جالب بود~
دوست دارم بدونم پسره هنوز با زنه هست یا نه!
می دونید من همیشه معتقدم قبل از خیانت به شوهرم بگوییم که دوستش ندارم.... به خاطر نوع فرهنگ وقوانینی که در جامعه ما برعلیه خانومهاست نوعی انتقام جویی در درون شکل می گیره..وقتی می بینه حق وحقوقش چه راحت پایمال می شه...راه اشتباه خیانت وپیش می گیره....دوست نداشتن ...در مضیقه بودن مادی.....نداشتن یه رابطه سکس درست با همسر.....ندونستن آNاب همسرداری آقایون....تنها بون خانومها....شرایط فیزیکی خود زن....نداشتن امکانات تفریحی...خالی کردن عقده های درونی...در هر ورت هرچی هست پشت من ومی لرزونه....در جامعه ما به سکس از بعد حیونی توجه می شه...کاش بدونیم در پناه اون چه گرمایی هست که کانون زندگی رو همیشه گرم نگه می داره...نداشتن معلومات وهمچنین نداشتن استقلال مالی...... عدم ورور صحیح در جامه....وهزاران دلیل دیگه.... مثل وارد نبودن به خلق وخوی همدیگه .حتی سعی نکردن در رفع اون......
سلام.
واقعیت اینه که الان زنها به حقوق انسانی خودشون آگاه هستن و حق خودشون میدونن که از نظر جسمی و روحی (که برای زنها خیلی مهمه و عدم درک این موضوع میتونه هر زندگی رو به بریزه) کاملا ارضا بشن.
شاید بیشتر ار ۹۹٪ زن های ایرانی در صورت رضایت جسمی و روحی از زندگی زناشویی خودشون پایبندی خیلی محکمی به خانواده دارند و حتی فکر خیانت هم به سرشون نمیزنه.
اما در صورتی نیاز های روحی و جسمی زن در محیط خانواده ارضا نشه بسته به روحیه زنان رفتار های مختلفی رو ابراز خواهند کرد.
بعضی از زنان با تربیت سنتی طبعا عمری رو میسوزند و میسازند و سعی میکنن نیاز های روحی خودشونو با عشق و محبت به بچه هاشون یا ولخرجی و سفرهای طولانی و... ارضا کنند.
اما دسته دیگری از زنان که درصد خیلی بیشتری رو در بر میگیره در صورت عدم ارضای نیازهاشون تصمیم به طلاق و جدایی میگیرند...
دسته دیگه خانمهایی هستند که امکان طلاق ندارند و نمیتونن قبول کنن که زن باید بسوزه و بسازه.
من نمیتونم واژه خیانتکار رو برای این زن ها به کار ببرم هر فردی حق داره که از زندگیش لذت ببره.. با کسی که دوست داره زندگی کنه... درد و دل کنه .. صحبت کنه... زن یا مردی که توی زندگیش تنها بمونه امکان گرایشش به بیرون از خونه بیشتر میشه. و صد البته زنان در این رابطه بسیار آسیب پذیر هستند و در صورت برملا شدن موضوع هرگونه حمایت رو از طرف نزدیکانشون از دست میدن
میبینم که یه شهرستانی دیگه به تهرانیهای اصیل اضافه شد ... اونوقت میگن چرا تهران اینقدر جمعیت داره ...
وقتی زن یا مرد نتونه طلاق بگیره و مجبور باشه به زندگی با کسی بر خلاف میلش ادامه بده طبیعتاْ یک چنین آماری بالا می ره.
کلاْ فرهنگ و قانون کشور ما فردیت آدمها رو دائم فدای مصلحت خانواده و اجتماع می کنه. این برای آدمهایی با خلاقیت بالا و فردیت خاص عیر قابل تحمله و از جایی بالاخره بیرون می زنه. سرکشی در انواع مختلف جوابی به این ناهنجاری های قانونیه.
من اگر روزی از ادامه زندگی با شوهرم پشیمان بشوم به او صادقانه خواهم کفت و از او جدا خواهم شد . در دنیای امروز میتوان پذیرفت که از امروز برای ابد نمیتوان تصمیم گرفت و امکان دارد روزی برسد که دیگر نخواهیم یک رابطه را ادامه بدهیم ( که یکی از دلایلش حضور شخص سوم است ) ولی ادامه رابطه با دروغ به نظر من یا با انگیزه انتقام است یا اینکه زن به خاطر بچه ها ادامه میدهد . البته دلیلی که نمیتوان از آن چشم پوشی کرد شرایط نا عادلانه طلاق هم هست . اگر زن در ادامه زندگی بعد از جدایی تامین نباشد . احتمال طلاق کمتر میشود .
سلام
زندگی سراپرده ایست حقیر و ما لعبتکی بیش نیستیم!
حیات معرکه خیمه شب بازیست و ما عروسکان آن... که نام داریم... و سخن میگوئیم... بیهوده میخندیم...راه میرویم...و...
می دونی یکی از دلایل می تونه نبودن تفریح در زندگی ها باشه ، تمام تفریحی که آدم ها می تونن تو ایران داشته باشن سکسه. در حالی که اینقدر در دنیا تفریح وجود داره که به راحتی می تونه آدم رو از نظر روحی تامین کنه و البته آدم باید فرهنگ درست تفریح کردن رو بلد باشه. دلیل دیگر وسوسه است: ساده است زن یا مرد می خواد بدونه سکس با کس دیگر چه جوری است؟ و نداشتن روابط آزاد قبل از ازدواج هم موثره چون زن برای بکر موندن مجبوره خودش رو حفظ کنه. خوب می دونی این مشکل ها در همه جای دنیا هست ولی مهم اینه که باید قبل و بعد از این اتفاق آگاهی و ساپورت برای دو طرف خیانت کار و خیانت دیده وجود داشته باشه. از مطالبتون خیلی ممنوم بسیار مفیدند.
به نظر من همه چیز بستگی به طرف مقابل داره . وقتی یه زن یا مرد ببینه که از طرف همسرش پشتیبانی نمیشه خب ... اما ازدواج های تحمیلی خیلی موثره و ... اما بهتره ما جرات گفتن نه رو داشته باشیم و هروقت از زندگی زناشویی با همسرمون بیزار شدیم بهش بگیم تا جلوی این مسایل گرفته بشه
من نمیگم کارشو تصدیق میکنم، ولی در کشوری که قانون به خیانت کردن مرد پر و بال میده و ۴ تا زن گرفتن رو ثواب میدونه، زنها هم باید هر غلطی میخوان با اون مردها بکنن....بدون اون آقای مهندس خودش سرش جایی (حتی جاهایی) گرم بوده و به همین دلیل هم سکس نداشتن با زنش واسش بغرنج نبوده و عین خیالش هم نبوده که زنش چیکار میکنه، ولی احتمالا سر پولها حرصش در اومده.....من که میگم ای ول به این خانم متولد ۴۹ که با مرد ۲۰ سال کوچکتر از خودش ریخته رو هم! چرا فقط مردها باید سر ۴۰-۵۰ سالگی به خودشون اجازه بدن که به دختر ۲۰ ساله نگاه کنن؟ گهی پشت به زین، گهی هم زین به پشت (یا برعکس، درست یادم نیست)
کمبود محبت
عزیز چیزی که الان توی روزنامه ها خیلی ازش می نویسند کشتن شوهر به وسیله زن و معشوقه اش می باشد!! پس چرا گفتی ممنوعه؟؟؟
آزی عزیزم. خبر رسانی بله . اون هم به علت پاره ای از مسائل از بعد از سال ۷۶ شروع شده که فقط فساد رو در جامعه پررنگ نشون میده . ولی توی کدون روزنامه تحلیل و تحقیقی از این موضوع خوندی؟
من فکر می کنم دوست نداشتن می تونه عامل مهمی باشه . زنها خیلی حساس و احساساتین و فکر می کنم سخت ترین چیز براشون این باشه که با کسی زندگی کنن که دوستشون نداره یا دوستش نداشته باشن . اون وقت یه جای دیگه دنبال این محبت می گردن..........
راستی ممکنه به وبلاگ من بیایین و جواب سوالم و بدین ؟ مرسی :)
خانوما وقتی این مسایلو توجیه میکنید یعنی با اصلش مشکلی ندارید؟
هیچ زنی حاضر نیست به خاطر تنوع طلبی و کنجکاوی کانون عشق و محبت خانواده شو بهم بزنه.هیچ زنی!چون زنی که در خانواده خودش از هر نظر ارضا میشه(روحی،احساسی،جسمی و تا حدی مالی...)لزومی به کسب یه لذت جسمی در بیرون خانه نمی بینه.چون خیانت،تنها، تکرار خاطره اون چیزی هست که فرد نتونسته بدستش بیاره.و هیچ جنبه لذت روحی نداره.مهمترین علت خیانت یک زن از نظر من انتقامه!
۱ـازدواج اجباری
۲ـ عدم تحقق وعده های همسر(که در شروع آشنایی داده)
۳ـ خیانت شوهر وتلافی
۴ـ تنوع طلبی(من از این نوع دیده ام پرنیان عزیز)
۵ـ فرار از افسردگی
۶ـ بد رفتاری شوهر
۷- استقلال یافتن زن بعد از چند سال زندگی
من در مورد ۷ تاکید زیادی دارم،خانمهای زیادی رو میشناسم که تا استقلال(بخصوص مالی) نداشتن و اسیر مرد بودن از روی اجبار مشغول به زندگی و روزمره گی بودن ولی بعد از چند سال که صاحب مالی شدند و گاهآ شغلی پیدا کردند احساس آزادی و رها شدن از زندگی بهشون دست داده و بعنوان راهی برای جدایی به روابط خارج از زندگی مشترک رو آورده اند
۸ـ در مواردی هم فساد اخلاقی و داشتن رابطه جنسی قبل از ازدواج و عادت داشتن به این جور رابطه ها
با نظر مارینا و روزانه هم موافقم
سلام . چشم چای تلخ عزیز اینم ایمیل من .
خب فکر میکنم دوستان یه چیزهایی را عنوان کردند که کاملا درسته اما بیشترین دلیل ارتباط زنان متاهل با مردان دیگر شاید بخش زیادی اش برگردد به مشکلات جنسی که معمولا در موردخانمها زیاد اهمیت داده نمیشود . عموما زنان همراه با انتقامجویی ، برای کمبودهایی که در این زمینه دارند خیلی زود جذب مردان میشوند و عموما هم مورد سواستفاده قرار میگیرند هم جسمی و هم عاطفی ضربه زیادی می خورند ... خیلی جالب بود بهتر است در این زمینه ها بیشتر صحبت شود موفق باشید
چای تلخ عزیز سلام - مطلب جالب شما باز یک ورق تلخ روزگار بود که باید گفت که این حوادث فقط در ایران صورت نمی گیرد اگر کمی منصف تر باشیم در کشورهای همسایه به وفور می بینم شاید در اروپا کمتر اثرش را ببینم که اون هم به جهت نوع فرهنگشون ( ازمنشا) می باشد ولی همونجا هم از بی وفایی داستان سرایی هم بسیاری شده - فقط یک سوال دارم چقدر موضوع ها را ببینیم و ریشه یابی کنیم کی موقع ارائه راه حل می باشد . من فکر می کنم یک زن و شوهر احتیاج به ارتباط خواهر و برادری ندارن باید زن و شوهر باشن فکر کن اون زندگی چی باید باشد - با اون ریشه یابی دوستان حالا شما بگید باید چیکار کرد؟
سلام .
ببینید شما دارید یک موضوع رو بیان می کنید و همانطور که قبلا گفتم بررسی یک مشکل با ذکر یک پدیده نیست. من تصور می کنم اگه قرار باشه یک نتیجه گیری کنیم که حداقل مثمر ثمر باشه و بر اساس تخیلات و پیش داوری نباشه. نیاز داریم که حتما اول تعاریف اولیه مورد قبولی داشته باشیم. بعد هم فراوانی مورد و سوژه رو ببینیم و هم شروع این پدیده رو از منظر تاریخی در جامعه . و هم اینکه با دیگر جوامع مقایسه کنیم. ناگزیرم که یکسری تئوری در مورد روند تحولات جامعه داشته باشیم و هر پدیده ای رو در درون جامعه و با در نظر گرفتن ظرف مکانی و زمانی اون بررسی کنیم.
بازهم من اصرار دارم که اگر از یک اصول اولیه مورد قبول (تعاریف . حقوق . وظایف و ...) شروع نکنیم مثل این می مونه که هر کسی از ظن خودش وارد ماجرا میشه و بر اساس وزن و نفوذ کلامش در روند بحث تاثیر خواهد گذاشت .
آقا یا خانم چایی تلخ من قبلا هم گفتم شما مخاطب زیادی دارید و بهتره که قدری کارتون رو تیمی پیش ببرید و یا اینکه قدری بیشتر مدون کار کنید.
شما برای اثبات حرفی که در ذهن دارید و تئوری که دارید نمونه هایی رو مثال می اورید.در نهایت بازده ایی ایجاد نخواهد شدو کسی احتمالا از نظر فکری رشدی در باره این موضوع نخواهد کرد.
البته من کامنت هایی دارم که به من عنوان ادم منفی بین رو داده اند کسی رو متهم نمی کنم ولی بر اساس شعارهای مد شده تحمل مخالف امیدوارم برای منفی بینی من دلیلی ارائه کنند.
بابا ایول فقط یک روز ازآپدیت کردنت میگذره چقدر آدم اومدتو نظرخواهی!!!
با ندا موافقم. اولا خیانت در تمام دنیا وجود داره و محدود به ایران نیست. فرقش اینه که در ایران جرم قضائی محسوب میشه! بعدش هم وقتی روند جامعه برای زنان روی پایه ازدواج اجباری و بعد هم سوختن و ساختن باشه چیز دیگه ای نمیشه انتظار داشت. من تا به حال خیانت نکرده ام. احتمالش هم میشه گفت صفره. اگه روزی به هر دلیلی عشقم نسبت به شوهرم سرد بشه و عاشق کس دیگه ای بشم دست کم امکان جدا شدن رو به راحتی دارم و نه از جامعه طرد میشم و نه از گرسنگی خواهم مرد و نه مشکلی برای پیدا کردن یه آپارتمان خواهم داشت. احتیاجی هم به سربار خانواده شدن ندارم. مهره سوخته هم نخواهم بود و میتونم هر وقت که خواستم دوباره ازدواج کنم. کی میتونیم در ایران به همچین وضعیتی برسیم؟
درود.در جامعه ای که همه چیز نا هنجارست٬چه انتظاری دارید؟در کویر که گلستان نمیشود پدید آورد.
من فقط میدونم که اگر دو نفر واقعا همدیگر رو دوست داشته باشند این اتفاقها نمی افته
چه جالب من دقیقاْ خواستم نظر ساناز رو بنویسم که او زحمتس را کشیده
موضع عالیه . ادامه بدین . موفق باشین .
ازدواج همراه با عدم آگاهی و شناخت صحیح زوجین یکی از دلایل است. تقریبا این امکان از طرف فرهنگ خیلی خانواده ها در جامعه ما طرد شده . زوجین تا بخوان دوره نامزدیشون رو بگذدونند همه افکار اطرافیان و خانواده ها متوجه مسایل سکسی میشه ، خانواده دختر معمولا محدودیت زیادی جلوی پای زوجین میگذارند با این تفکر که دخترشون قبل از ازدواج یک وقت ( با تفکر خودشون ) دستمالی نشه. حالا چرا اصلا وقتی دختر و پسر با هم وقت بیشتری میگذرونند توجه اطرافیان فقط به سکس جم میشود؟؟؟ در بسیاری از ازدواجها شناخت بعد از اینکه چند ماه از زندگی میگذرد کسب میشود.... ***عدم شناخت*** دیگه اینکه زنان معمولا در خیانت بدنبال محبت و ابراز علاقه ای میگردند که در زندگی رناشویی تحقق پیدا نکرده است . در جامعه ما سکس برای مرد بوده و هست . به احساسات سکسی یک زن توجه کمتری میشه ....حتی گاهی اوقات وقتی گاهی زنها با هم صحبت میکنند خودشون رو سرد مزاج جلوه میدهند و اگه زنی از احساسات و خواسته های جنسیش صحبت کنه همه انگشت استغفرلله به دهمن میگیردن.
و یا اینکه در سکس مرد وقتی کارش تموم میشه بدون ابنکه از زن سوالی راجع به نیاز جنسیش در آن لحظه کند کار رو تموم میکند و با توجه به وضعیت جسمی مردان نسبت به جنس زن سکس بی میل میشود .در این موارد معمولا زن به دنبال نیاز جسمی و روحیش به سمت دیگری رو می کند.. اما چرا خیانت ؟؟ چرا طلاق نه!!؟؟؟؟ آن را دیگر در قواننین حق طلاق برای زنان در کشور باید چستجو کرد. هر چند چهره خیانت در طول تاریخ در تمامی فرهنگ ها و کشورها محکوم، منفور و کثیف بوده، هست و خواهد بود.
پدر و مادرها مقصرند که راه عشقورزی رو به بچه هاشون یاد نمیدن . همیشه از ابراز علاقه نسبت به همدیگه پیش روی بچه ها خودداری میکنند . نتیجتا بچه ها الی الخصوص پسرها یاد نمیگیرند باید چطور نسبت به همسرانشون ابراز علاقه بکنند . زنها همیشه تشنه محبت و توجهند و درصورت نبودش در خانه دنبال آلترناتیو دیگری میگردند تا این توجه و علاقه رو هرچند به دروغ و به ضرب پول خرج کردن برای آلترناتیوشون بدست بیاورند . مثل همین جریانی که شما تعریف کردید .
رضا. صادق و یک تکه نبات عزیز
رضای عزیز.
دلئل هفتم که روئ ان تاکئد زیادی دارید. علت نیست.( هر چند اگر به عنوان دلیل خئانت .آن را ببذیریم در مورد گروهی ازمردان نو کیسه هم صدق میکند...!و جنسیت مهم نیست)
و همینطور دلیل هشتم. رابطه جنسی قبل از ازدواج هم همطراز فساد اخلاقی نیست. رابطه اگاهانه و جدایی اگاهانه با ازدواج و طلاق چه فرقی میکند. ایا از نظر شما فقط وکالت دادن به یک آخوند و ثبت در محضر رابطه را مجازمیکند؟ حتی اگر از نظر خدا هم بخواهی به ان نگاه کنی.رضایت و بیان دو طرف رابطه کافی است.مگر نه این است که من میتوانم خودم را به عقد دیگری در اورم؟ مگر نه این است که عقد یعنی قرارداد؟مشکل وقتی است که مثل ایران نتوان رابطه را نشان داد یا از ترس اینکه معشوق بعدی مثل شما بیاندیشد.رابطه گذشته انکار شود.مگر نه این است که دوستیها و روابط قبلی تجربه و ا فتخار و حتی گاهی فقط گاهی اعتراف ضمنی به برتری معشوق جدید به لحاظ تجربه دوست یابی هم میباشد؟ پس دوست عزیز از نظر شما چرا یک موضوع واحد و یک رابطه متقابل برای یک نفر افتخار وبرای طرف مقابل او فساد اخلاقی است؟
رابطه جنسی هم عادت نیست نیاز است. مثل خوردن و خوابیدن. و همانطور که بعضی افراد وقتی غذا باب طبع نباشد. به رستوران میروندو یا اگر ۸ ساعت توی هواپیما خوابیده باشند . چون دلچسب نبوده. در خانه هم دوباره میخوابند. اگر روابط با همسر کیفیت خوبی نداشته باشد.مرد یا زن به دنبال تکمیل ان خواهد بود. در اینجا هم کمیت رابطه مهم نیست. کیفیت مهم است. گاهی محبت و عاطفه و درک همسر حتی میتواند یک رابطه جنسی بد را تا حدی سرپوش نهد. همانطور که غذا خوردن در منزل مادربزرگم هر چند غذا من دراوردی بود و جا افتاده و لذیذ هم نبود. بخاطر روی باز و محبت ویکرنگی همیشه دلچسبترین بود.
خود شما در دلیل شماره ۷ در ابتدا درست جلو رفته ای. بله از روی اجبار. ایا اگر در انجا هم مثل امریکا زنان میتوانستند حتی برای رابطه جنسی اجباری که از نظر عقلای قانونگذار ایران حق مرد است. شکایت به دادگاه ببرندو مورد حمایت مالی قرارگیرند و در صورت جدایی هم غم جدایی از فرزند انها را نرنجاند( چه رسد به فجایع دیگر که بر سر برخی زنان بی پناه و پشتوانه مالی ماید). این اجبار را تحمل میکردند. اشتباه نکنید . استقلال مالی رهاشدن از زندگی نمیاورد.
رضا جان لطفا نظرات خود رادر این مورد با همه ما در میان بگذار.
صادق جان حتی اگر مخالف دیگران هستید مارا متقاعد کنید.
یک تکه نبات . لطفا به جای استعارات نه چندان مودبانه و نه چندان جالب و شیرین که گاهی نه همیشه از سر حسادت و به خالی بودن چنته تعبیر میشود. مودبانه و واضح نظرت را بنویس و اگر من اشتباه میکنم و نیمرو اصطلاح باب روز در ایران است .باز هم طوری بنویسید که کسان دیگر هم که در ایران نیستند بفهمند. در مورد تهران هم باید بگم که از نظر تاریخی دهات کوچکی بیش نبوده. که اغلب ساکنین ان به جز دهاتیهای قبلی همه شهرستانی هستند. که برخی به دلایلی اصل خویش را فراموش کرده اند !حال اینکه دهاتی و شهرستانی فقط در جایی که شما هستید توهین است. واگر از شلوغی ناراحتید حل مشکلش ساده است به جای دیگر بروید. ولی اگر دوست دارید به عنوان ایرانی از امکانات انجا استفاده کنید. برای دیگران هم این حق را قائل باشید و مردم را با تحقیر به شهرستانی و تهرانی تقسیم نکنید. اگر هم که حدف شما تحقیر نبود که متاسفانه روش نوشتن شما این را القا میکند
عوامل مهم نیستند/
کاش جای اون پسره بودم/.
به نظر من مهمترین عامل این مسائل انتقامجوئی است و بنده خودم با توافق همسرم قرار گذاشته ایم به محض خیانت یکی (چه رسما برای بنده و غیر رسمی برای هر دو) دیگری نیز در انجام این کار محق خواهد بود و البته طبیعی است که اگر چنین شود ادامه رابطه ممکن نیست و جدائی پایان کار است و ما اعتقاد داریم اصولا بین زن و مرد یک رابطه و تناظر یک به یک برقرار است وبر هم زننده آن عمل غیر ارزشی انجام داده است. و یکی دیگر از مهمترین عوامل رهیافت زن یا مرد به خیانت عدم برقراری سکس سالم در زناشوئی میباشد و این نیز ناشی از عدم اطلاع رسانی و آموزش سکس در ایران میباشد. موفق باشی عزیز
tooye jameye ma kheyli chiza tajrobeh nashodeh. omidvaram kheyli geroon baramoon tamoom nasheh
مریم خانم سلام.
بقول چایی تلخ یا ما خوابیم یا خودمان را زدیم بخواب .
من کلی مطالب چایی تلخ رو نقد کردم. دلیل مخالفتم رو هم حداقل در همین صفحه ۲ بار نوشتم. بار دوم سعی کردم خیلی اصولی اشکالاتی رو که می بینم بیان کنم.
اشکال در اینجور مباحثه ها اینه که ما با یکسری پیش فرض و پیش داوری که فکر میکنیم اصل همون چیزیه که ما تصور داریم و قبول داریم و الزاما هر ادم عاقلی هم بایستی بپذیره ؛بحث رو دنبال می کنیم.
مریم خانم . ما جدا نیاز داریم که از یک اصول اولیه .تعاریف اولیه روابط رو دوباره تعریف کنیم. نیاز داریم که اگر قرار باشه بحثمون رشدی داشته باشه .منابع مراجع و ماخذ معتبرمون رو از ابتدا برای هم بیان کنیم.مثلا نمیشه شما از فروید مثال بیاورید در حالی که من بطور کلی با تحلیل فروید مخالفم.یا من از مزلو مثال بیارم درحالی که شما نظر مزلو رو صحیح ندونید.
تا ما یک مبنای مشترک برای شروع صحبت نداشته باشیم قادر نخواهیم بود از نظرات هم باندازه کافی استفاده کنیم. در اخر با شدت و حدت بیشتری به مونولوگ وخود شیفتگی بیشتری دچار میشویم.
گرچه دوست نداشتم در موارد رضا اظهار نظر کنم.
چیزی که از قلم افتاده اینه که دختران ما مطالبات بیشتری دارند و فکر می کنند که فقط و فقط چون خودشون به محق بودن مطالبات بیشتر و قیاس های با ربط و بی ربط خودشون با مردها.یا جوامع دیگر قادرند که مشکلاتشون رو حل کنند و به خواسته هاشون برسند.
اگر فرض کنیم که ما دچار ناهنجاری در روابط جنسی و خانوادگی هستیم. بخش بزرگی از ان بدین علت حادث شده که نحوه زندگی کردن تغییر کرده ولی بهمون اندازه نحوه تحلیل ما از مسایل تغییر نکرده. یعنی به نوعی ماشینی و مدرن در جامعه نقش ایفا می کنیم ولی دوست داریم که یک روابط سنتی در خانه داشته باشیم.
فراموش کردیم که ما استفاده کننده تمدن غرب هستیم در نتیجه عوارض اون رو هم بتع خواهیم داشت . وقتی ماهواره و ویدئو اومد این روند رو تشدید کرد. وقتی افراد فارغ از جنسیت مشاهداتشون با فیلمهایی که دیدند تغییر کرد . این مشاهدات منجر به تغییر نوع باور در دیدشون از زندگی شد. اولین چیزی تاثیر گذاشت مصرف گرایی و لذت پرستی بود. خب هر کسی که بنیان فکری قویی نداشته باشه به این موج ابتذال الوده خواهد شد و ماموریت خودش رو از زندگی و هدفش رو اگر لذت صرف بگذاره براش تفاوت چندانی نخواهد کرد که اگر همسرش قارد نیست یا اگر کوتاهی می کنه از طرق دیگری سعی کنه خودش رو ارضا کنه. البته بازهم می گویم که خیلی ها دقیقا سکس ؛ بی بندو باری و لذت جویی صرف رو تئوریزه می کنند.
با پانته آ و ندا موافقم. خیانت فقط در ایران یا کشورهایی با فرهنگ مشابه وجود نداره. در همه دنیا خیانت از هر دو طرف رو به وضوح میتونی ببینی.در مورد دلایل خیانت زنان به مردانشون از نظر من میشه به عوامل زیر اشاره کرد:
۱- عدم ارضا نیازهای جسمی و روحی زن در زندگی زناشویی
۲-عدم علاقه زن به همسرش
۳-تنوع طلبی
۴- کنجکاوی
۵-نیاز مالی
۶-انتقام جویی
در ضمن با نظر رضای عزیز که استقلال مالی خانمها رو به عنوان یکی از دلایل خیانت اونها به همسرانشون عنوان کرده موافق نیستم. به نظر من استقلال مالی داشتن برای یک زن انگیزه خیانت نیست. واقعا زنی رو سراغ دارید که فقط و فقط صرف داشتن استقلال مالی و نه هیچ انگیزه محکمتر دیگه ای در کنار ش به دنبال خیانت رفته باشه؟
والا چای تلخ عزیز فراوونن از این آدما.....دفعه قبل بچه ها دلایل زیادی رو عنوان کرده بودن ..خوب سر خوردگیه انتقام جوییه ...عدم توجه کافی از طرف مرده....عدم ارضای زن از طرف شوهرشه و هزار و یک دلیل دیگه ...من خانواده ای رو می شناسم که ظاهراً زندگی خیلی خوبی رو داشتن ولی زن در سن40 سالگی با معشوقه قدیمیش (دوران مجردی) ارتباطشو بر قرار کرد...و با وجود داشتن 3 دختر بزرگ و 2 دختر دوقولو 5 ساله زندگیشو رها کرد و رفت پی عشق خودش یعنی یه خیانت محض ...و جالب اینجاست که هر دو دختر اون خانم که ازدواج کردن هر دو به بهانه های مختلف از همسرانشون جدا شدن و این واقعاً تاسف باره...راستی میشه از بجه های طلاقم بنویسی؟؟؟..در ضمن خسته نباشی از اسباب کشی ....و به منم سر بزن ...از دستم ناراحت که نیستی ..آخه یه دفعه ازت انتقاد کردم.....قربونت ..موفق باشی
با نظر رضا موافقم ... همینطور پانته آ و ندا ولی یکی از نظر خواهی های بدون اسم توی دلایلش کنجکاوی رو نوشته بود که من منظورشو نفهمیدم ... میشه بیشتر توضیح بدی توی جامعه ما با این بافت فرهنگی چطور ممکنه که کنجکاوی باعث خیانت بشه ؟ !!! یه کم عجیب نیست؟
راستی یادم رفت اینو بگم ، به قول پانته آ اگه یه زن تو مملکت ما بخواد از شوهرش جدا بشه امکانشو داره یا طوق لعنت میافته تو گردنش؟ پس ظاهرا چاره ای جز خیانت نداره ... البته یان یه عامل بود ... زنها تو ایران نمیتونند برای زندگی خودشون ازادانه تصمیم بگیرن ... اونا مایملک مردها به حساب میان ... این کم دردی نیست ...
سلام دوست من. از لطف و نظرت ممنونم. ببخش که نتونستم زودتر به دیدنت بیام.درابره این مطلبت هم به نظر من این جور رابطه ها بیشتر اشکالش به شوهر اون خانم برمیگرده نه به خود اون خانم. این مرده که باید مسایل عاطفی زنش رو ارضا کنه. پیروز باشی دوست من!
بنظر من همانطور که بچه ای که بدنیامیاد درمحیط خانواده وجامعه شکل میگیرد زنی هم که درفرهنگ ما ازدواج میکند درکنارشوهرش شکل میگیرد . یک مردبد و بی انصاف با نادیده گرفتن نیازهای روحی و مادی زنش دردل او یواش یواش تخم کینه را رشد میدهد اگران زن قدرت های برابر داشته باشد درزمینه ازادیهای فردی و اقتصادی و اگاهی از اجتماع رضایت های فردیش را بطرز منطقی تری کسب میکند. واگر غیرازاین باشد درصدد انتقام و تخفیف اتش نفرت درونش بسیارممکنست دست به خیانت بزند.بقول دکترشریعتی وقتی زنها تحقیر میشوند میخواهند ازاین طریق انتقام بگیرند ولی اگر انتقام نگیرند یا نیازهای خودشان را دایم سرکوب کنند بعد از اینکه سنی ازشان گذشت بدنشان از ایشان انتقام میگیرد راستی چند درصد مردها حاضرند یک عمر با روابط زناشویی ضعیف و غیرعاشقانه سرکنند و صبرکنند . میدانید اگر زنی ازلحاظ روحی و عاطفی دلخور باشد درزمان این رابطه هیچ لذت نمیبر د و زجر هم میکشد . ایا این نیاز که به اندازه نیاز بدن به هوا و غذا تشبیه شده تا کی میشود ندیده گرفته شود.
چرا برای زن قبیح و خیانت است ولی برای مردها ی تنوع طلب بدلیل ارزشهای اجتماعی نفس اماره است.
خانمی ؛ ایمیلها برگشت می خوره ؛ چک کن ببین میل باکست پر شده؟
در جواب مریم خانم باید بگم :
۱- اولآ قبول دارم که این مسئله در مورد مردها هم صادقه و وقتی که شلوارشون ۲ تا شد دست به این کار میزنن(البته نه همه) ولی در مورد اون تو مطلب قبلی (خیانت مرد) بحث شد و اینجا صحبت صرفآ سر خیانت زنهاست
۲ـ استقلال مالی که من گفتم خیلی مهمه(الان هم میگم) در واقع یه علت نیست بلکه آخرین علته و سدیه در برابر عوامل دیگه به این معنی که همه شماها و خود من علتها رو گفتیم مثل :عدم بینش درست از سکس(نظر کیمیا و آسمان)،عدم تفاهم(تقریبآ تمامی نظرات)،وجود کینه و انتقام جویی(داریوش شاهد و یک زن)و ... عوامل دیگه ولی زنهای جوان تا وقتی که به استقلال مالی نرسند و تمام درها بعد از طلاق به رویشان بسته باشد و اصولآ سرنوشتشان بعد از جدایی در پرده ابهام باشد زندگی(بخوانید مردگی مطبخی) را تحمل میکنند و تمام سر خوردگی و افسردگی و فشارهای جسمی و روحی آنها پشت سدی به نام بی پناهی جمع میگردد وعامل شکننده این سد استقلال مالیست ....از شی شی سئوال میکنم به نظر تو چرا آن خانم بعد از این همه سال امکان تماس با عشق گذشته اش را پیدا کرد؟ میدونی چرا؟ چون دیگه دلواپسی از تنهایی نداره ،چون حالا بعد از اینهمه سال بالاخره امکاناتی بدست آورده که اگر پس از رسوایی کارش به طلاق بکشه محتاج کسی نشه......من قبلآ هم گفتم موارد زیادی(مثل اونی که شی شی گفت ) سراغ دارم حتی مواردی که طرفی که با خانم رابطه بر قرار کرده خانم رو به تامین آتیه تطمیع کرده و بهش دلگرمی داده که البته بعد طلاق معلوم شده که همش دروغ بوده......پس به یاد داشته باشید که اون مورد ۷ که گفتم خیلی مهمه آخرین علت و تموم کننده کار هستش که اگه نبود شاید بسیاری از زندگی ها از هم نمی پاشید(هر چند که در این نوع زندگی زن تحت فشاره و خودشو یه برده کامل حس میکنه).....
۳- اون مورد آخر هم یکی از دلایله که شامل حال افرادی میشه که کلآ فاسد هستند که هم تو مردها هست و هم تو زنها و میشه مثالهاشو تو روزنامه حوادث پیدا کرد....
در خاتمه بگم که همین الان خانمهایی رو سراغ دارم(تو چت آشنا شدم) که مینالند از بی پناهی و منتظر شکسته شدن اون سد هستند....منتظر استقلال مالی هستند......و منتظرند تا یکی اونا رو در پناه خودشون بگیره (حتی اگه چند سال از خودشون کوچکتر باشه)..........................................خدایا تو پناه همه بی پناهان باش!..........................یا حق
سلام . فکر می کنم ریشه یابی و پیداکردن مشکلات و علل این موضوع دیگه کافی باشه چون تقریبا تمام این مشکلها به صورت کلیشه ای از طرف همه دوستان گفته شده . ما ایرانیها خوب بلدیم که تمام مشکلاتمون رو روی یه ورق کاغذ در عرض چند دقیقه حل کنیم ولی هیچوقت اونو به صورت عملی حل نمی کنیم فقط در حد حرف هستیم . بهتره که هرکسی از خودش شروع کنه . یه سوال جدی از تمام خانمها و آقایون عزیز دارم : کدومیک از شما آقایان محترم یا خانمهای عزیز راحت می تونید بدون پرده پوشی بشینید و با همسرتون از نارضایتیهاتون نسبت به بعضی از رفتارها یا گفتن اون چیزی رو که واقعا دوست دارین باشه صحبت کنید ؟؟ کدوم یکی از خانمها می تونه راحت بشینه و به شوهرش بگه که تو نمی تونی نیازهای عاطفی منو در کل برطرف کنی ؟؟ همین نگفتن ها و سرپوش گذاشتن روی خواسته هامون از طرف مقابلمون باعث می شه که روی هم تلنبار بشن و با یه جرقه ............ بهتره که هرکسی از خودش شروع کنه اول خودش رو دوست داشته باشه نیازهای خودش رو بشناسه اول خودش رو خوشبخت کنه و بعد یک نفر دیگه رو هم توی خوشبختی سهیم کنه ..