دیروز که از کرج به تهران میرفتم زنی حدود 40 ساله  کنارم نشسته بود. موهاشو رنگ زردی که به نارنجی میخورد زده بود . مانتوی ارزون و جلفی پوشیده بود و هر چند دقیقه یکبار آروغ میزد.  از عوارضی که رد شدیم تلفنش زنگ زد . کاسب کارانه شروع کرد: نه دیشب تا صبح نخوابیدم. با فریده مهمون داشتیم.

------: نه نه . اه ه ه . ساغرو از کجا برات گیر بیارم. شوور کرد رفت. ولی یکی دارم آکه آکه..... میارمش مگه میتونه نیاد.

 راننده و مرد کناریش موذیانه میخندیدند. زن چونه میزد قیمت میداد و سن دخترهارو اعلام میکرد. 17 ساله 60 تومن. 21 ساله 45 تومن .19 ساله بین 55 تا 50.

وسط قیمت دخترها دوبار پشت سر هم آروغ زد.

مرد جلویی ظاهرا عرشو سیر میکرد. هر چند دقیقه یکبار برمیگشت و به پشت نگاه میکردو چشمک میزد.

سرم پایین بود. داشتم سوالای مصاحبه ام رو مینوشتم. زن روی پام زد: خورده داری؟

/////////: بله؟

---------: خورده؟پول خورد؟هزار تومنی خورده داری؟عزیز! من سپه چک دارم نرسیدم بانک برم. و یه سپه چک 50 هزارتومنی نشونم داد.

/////////: بذارید ببینم.

مرد جلویی به تکاپو افتاد و جیب و کیف پولشو میگشت: فکر کنم من دارم.

همونطور که توی کیفمو میگشتم پرسیدم : چرا   خورد نکرده سوار میشین؟ شاید کسی نداشته باشه.

زن مثه شهناز تهرانی با  ابرو به مرد اشاره کرد و گفت: بالاخره یکی داره  خورد بده.

 پولو بهش دادم.

زن آپادانا پیاده شد و مرد جلویی فورا پشت سرش از ماشین پایین اومد. صداش شنیده میشد: شماره موبایلتونو بدین ..... اون 21 ساله .....

درصد زبادی از روسپی ها و بخصوص واسطه های جنسی (قوادان)به خاطر فقر مالی درکرج زندگی میکنند. هر روز مثه یه کارمند صبح به صبح اکثرشون میان تهران و روزهایی که مشتری ندارند  یا مشتریهاشون کرج هستند همونجا زندگی میکنند.

اکثرا" معتقدند که کرایه خونه ها توی کرج ارزونتره . و امکان دستگیریشون هم توی تهران بیشتره. از طریق مترو و ماشین مشتری پیدا میکنند.

دو سال پیش  اعلام شد تهران حدود 50 هزار فاحشه داره با میانگین سنی 17 تا 24 سال .ولی آمار بالاتر از این رقمه . تجارت پر درآمد جنسی تا مقطع زمانی خاصی این زنان رو قبول میکنه. دقیقا تا وقتی که این زنان از نظر جنسی جاذبه داشته باشند. یه چیزی حدود 28 سالگی . و بعد از اون از این چرخه خارج میشن و دخترها و زنهای جوونتری جای اونها رو میگیرند. اکثر این زنان قبل از همین سن خود به خود از رده ی بازار عرضه و تقاضا خارج میشن. چون روسپی گری شغلیه که در اون زنان بسرعت پیر

میشن. برآورد میزان فرسودگی جنسی یه روسپی 24 ساله برابر با یه زن 50 ساله با قدرت جنسی بسیار بالا هست.اکثر روسپی ها بخاطر استرس و بیماریهای عفونی

و ناراحتی های روانی  بسرعت آسیب  میبینند.

روسپی ها –این آسیب پذیرترین قشر جامعه - که حالا بهشون زنان ویژه لقب دادند و من موندم که چطوری اینها ویژه شدند؟یعنی از بدو تولد ویژه شدند یا بعدا ؟ محصول  خشونت برخی مردان علیه زنانه. زنانی با ساختار شخصیتی متزلزل و نا پایدار که همگی بدون استثنا مردانی در زندگی اشون بوده که اونها  رو وادار به خودفروشی کرده. پدر و برادر معتاد – ازدواج تحمیلی – ارتباط نامشروع با ناپدری و نابرادری و دایی و عمو و پدربزرگ و آخرین تحقیقات نشون داده اگه زنی هم بوده که دختر رو وادار به خودفروشی کرده باز هم اون زن برای اهداف یک مرد یا مردانی دیگه این کار رو انجام داده.

پیچیدگی و روند پنهانی این فعالیت اونو مرموزو پر از رمز و راز جلوه داده.همه ی ما همینقدر میدونیم :  قیمت دادن و چونه زدن سر پول و مرد بعدی و بعدی.

وقتی از فاحشه ی 14 ساله  پرسیدم چه احساسی داری وقتی با یه مرد میری؟ گفت: احساس میکنی تمام گوشت بدنت تیکه تیکه شده و به زور به هم چسبوندنت.

و وقتی از یه مرد  سوال شد :چرا میای سراغ فاحشه ها؟ گفت: به نظر من همه ی زنها در یه مقطع خاصی فاحشه هستند . پس فرقی بین زن معمولی و فاحشه نیست.

اما معضل عمیقتر وجود قوادان یا همون دلالان جنسی هستند که روز به روز بیشتر میشند. روسپی های بالای 30 سال که از تقاضا دور میشن به عنوان کار چاق کن و پااندازهای خرده برای روسای باندها کار میکنند.

روسای باندها اکثرا مردانی هستند که بطور متوسط سالی 16 بار به هر روسپی علی رغم میل و خواسته ی زن به اون تجاوز میکنند. بسیاری از زنان  بارها شاهد شکستن زانو- لگن – دست و دندوناشون توسط پااندازها بودند.پانداز زن در صورت تخلف روسپی به باند دار مرد اطلاع میده و با توسط نوچه های خودش اونها رو بشدت کتک میزنه و رفتارشو کنترل میکنه.

این دلالان جنسی همگی دارای نفوذ  -  اعتبار و راه و چاه و تجربه ی این کار هستند.

هر پا انداز میتونه بطور متوسط سالانه 5 دختر رو به فحشا بکشه بدون اینکه آب از آب تکون بخوره و دستگیر بشه.

آمار بالای زنان روسپی و سن پایین فحشا که حالا به 11 سال رسیده نشون میده که  ما تا دهه ی دیگه با چه تعداد پاانداز  خبره و کار کشته روبروییم .چطور باید از روند رو به رشد این زنان جلوگیری کرد؟

با سلام
از اینکه دیر نوشتم خیلی عذر میخوام.

موضوع بحثمون ارتباط پنهان زنان متاهل با مردان بود که در اصطلاح روانشناسی به ارتباط خارج  از سیستم خانواده نامبرده شده.این ارتباطات شامل ارتباط زنان متاهل با مردان- مردان متاهل با زنان - دخترانی که با مردان با اختلاف سنی بالا -پسران جوانی که با اختلاف سنی زیاد با زنان با سن بالا دوست میشند و هر نوع رابطه ای که به نوعی نشون دهنده ی نوعی تعارض و اختلاف با ارتباطات اجتماعی  اطراف داشته باشه . 

یکی از عوامل موجود در ارتباط خارج از خانواده ی زنان با مردان میزان انتقام جوئی آنان از تمام مردان زندگی اشان اعم از پدر ؛ پدر بزرگ ؛ برادر ؛ عمو ؛ دائی و مهمتر از همه همسر است . این انتقامجوئی از سنین بالای ۳۶ سال آغاز و گاهی زودتر یعنی از ۲۸ سالگی هم دیده شده است .

عامل دیگه ای که در این امر دخیله تعداد زنان باقی مونده از جنگه . در طول ۸ سال جنگ و هزاران اسیر بعد از بازگشت که درصد بالائی از همسرانشون و یا نامزدهاشون یا ازدواج کرده بودند و یا راضی به ازدواج با اسیران نمیشدند . این شد که تعداد زنان ۵/۱ برابر تعداد مردان شده . حتی در جنگهای امروزی در تمام دنیا این امر صادق بوده . در آلمان ؛ روسیه ؛  فرانسه ؛ تعدادی از مردان کشته شده و زنان بیوه ی زیادی برجا ماندند که خود دولت از نظر اجتماعی و عملا ؛ به مردم این اجازه را دادند که علاوه بر همسر ؛ زنانی دیگر نیز در زندگی آنان باشد و دولت مجبور شد‌ ؛ بچه های آنها را به نام مادر ؛ شناسنامه بدهد و عملا تولد آنان را جنبه ی قانونی بخشیده که می تونستند از تمام مزایای یک شهروند بر خوردار شوند امری که در بعضی از کشورهای خاورمیانه بچه ها را قربانی ساختار کلیشه ای نظام اجتماعی دولت ها می شدند . و هزاران کودک بدون شناسنامه در ویتنام ؛ هنگ کنگ ؛ چین تایپه و ایران و افغانستان زندگی می کنند . عملا آن خصیصه ی چند زنی غیر از آسیا و گوشه ای از آفریقا و بعضی از قبایل بومی سرخپوستی به عنوان یک موتور با عوامل اقتصادی ؛ ایدئولوژیکی ؛ همبستگی های قومی و عشیره ای به تبعیت در بعضی از کشورها تعدد زوجات را ممنوع کرده    و مشروط به رضایت زن اول هم هست .

از نظر جمعیتی اکثریت قریب به اتفاق کشورهای جهان ؛ همیشه سن بالای مردان و سن پایین زنان در ازدواج مطرح بوده در نتیجه تعداد زنان قابل ازدواج همیشه بیشتر از تعداد مردان قابل ازدواج بوده و از همین تعداد مردان فقط یک چهارم از آنان شرایط مالی و اجتماعی ازدواج را دارا هستند . همیشه داوطلب زن برای ازدواج بیشتر ار داوطلبین مرد بوده . چون این گروه هم مطلقه دارند هم داوطلب ازدواج . و عامل اقتصادی در کشورهای جهان سوم و در حال توسعه ؛ چون اکثریت بازار کار را در اختیار مردان قرار داده زنان فرصت کمی برای بقا و استقلال مالی خود دارند . اینه که بخش کوچکی از آنها به خود اجازه می دند در تمکین مردان متاهل هم باشند .  

نکته دیگه اینکه : همه ی افرادی که به نوعی دارای ارتباطات خارج از خانواده هستند دارای نوعی تعارض درونی هستند. افرادی که به لحاظ روانشناختی دچار اختلالات خاص روانی هستند که غالب این اختلالات در حیطه ی اختلالات شخصیتی می گنجد . دسته ای از این افراد به لحاظ هیجانی ثبات شخصیتی ندارند . در این بی ثباتی هیجانی شاخص اصلی ؛ این نوع اختلالات است . اختلالات شخصیتی مرزی ؛ اختلالات شخصیتی وابسته ؛اختلالات شخصیتی خود شیفته ؛ و اختلالات شخصیتی ضد اجتماعی از مهمترین شاخص های این نوع تعارض محسوب می شوند که در افرادی که روابط خارج از سیستم خانواده دارند مشاهده می شود .

دسته دوم از این افراد ؛ اشخاصی هستند که اختلال بارز شخصیتی نداشته ولی به تبع الگوی شخصیتیشان و وجود برخی تعارضات روانی ؛ دزگیر این نوع رابطه ها می شوند . این تعارضات می تواند منشا ء درون  فردی داشته باشد . یعنی فرد به لحاظ روانی ناپخته است و برای ارضای نیازهای روانی خودش دنبال بعضی از الگوهای شخصیتی خاص میگرده . مثل افرادی که ازدواج اجباری دارند از این دسته هستند یا افرادی که الگوی مادرانه ی حمایت کننده دارند که فرد با زن بزرگتر از خودش و یا با مرد  کوچکتر از خودش رابطه برقرار می کند .

بعضی از تعارضات هم می تواند مربوط  به سیستم خانواده باشد . یعنی زوجی که از نظر عاطفی و روانی هم مشکلاتی را داشته باشند ؛ و فرد برای حل آن مشکلات یا برای فرار از آنان به روابط خارج از خانه پناه می برد . مثل خانواده های فقر زده ؛ معتاد و بی بند و بار .

سومین دسته از افراد ؛ کسانی هستند که علی رغم اینکه ؛ درون خانواده مشکل خاصی ندارند ؛ ولی به لحاظ نیازهای جنسی و روانی با همسرشان هماهنگ نیستند .     

salam
az hameye khanandeh haye azizi keh tooye ein modat beh ein page sar mizadan va comment gozashtan samimaneh ozr khahi mikonam.
ein modat beh sakhti mashghool boodam va motasefaneh natoonestam matlabe jadidi benevisam baadesh ham keh ein blogsky bazi dar ovordo chand roozi nemishod azash estefadeh kard
hanooz ham engar kamelan rah nayoftadeh
kheyli delam baraye inja tang shodeh va beh zoodi shoroo beh neveshtan mikonam
az hamatoon mamnoonam