تصور می کنم لازمه که توضیح بیشتری به بعضی از خوانندگان بدم. شاید تا حالا با مشکلی شبیه ابن مشکل که برای اکثر زنان و دختران در محل کار پیش میاد مواجه نشده باشید. اما این یه واقعیته . ناامنی در محیط های کاری هست و این رو همه ی ما زنان میدونیم. این ناامنی به شخص و تیپ و قیافه ی خاصی هم مربوط نیست. خیلی از زنان و دختران نه لباس و آرایش جلف دارند نه رفتارشون زننده است اما از اکثریت که بپرسیم میبینیم با این مسئله مواجه شده  اند . این ربطی به برخورد زن نداره. تا حالا فکر کردید در برخورد با این مسائل همیشه  این رفتار زنه که مورد سوال قرار میگیره؟ این جای فکر کردن داره! نه ربطی به مذهب گریزی من داره نه ربطی به نوع رفتار من! وقنی در محیط کارم در روابطم و در سایر برخوردهای اجتماعی ام با مشکلی مواجه نشدم قطعا این ربطی به پوشش و مذهب من نداره.
این یه مسئله . نکته ی دیگه اینکه : چرا من اشکال یه زن رو به مردش نمیگم. بله من این کار رو نمیکنم چون ضرورتی نمیبینم. چون شرایط کاری و مالی ایران و اغلب کشورهای دنیا به حد کافی به ضرر زنان ما هست که من نخوام نون کسی رو آجر کنم. اون هم یه زن رو با سطح شعوری پایین. کسی که تمام هم و غمش نگهداری مردیه که قطعا زمانی ازش سو استفاده ی جنسی یا اخلاقی کرده و اونقدر در لبه هست که بتونه با تلنگری پرتش کنه بیرون.
اگه شما ندیدید من خیلی ها رو دیدم. من منشی  استخدام شده ای دیدم که بعد از ۶ ساعت از بستن قرار داد کارفرماش اونو بدون هیچ دلیلی اخراج کرده صرفا چون مراجعه کننده ی بعدی بر و روی بیشتری نسبت به اولی داشته.من اتان هم میگم : اون منشی بیشعور بود مثل اغلب منشی ها . این به زن بودنش مربوط نبود.من از بی شعوری اش ناراحت نشدم از ضعفش عصبانی شدم. از احتیاج و ضرورتی که به این کار و این مرد داشت رنجیدم. و قطعا هر مرد و زنی که هر خفتی رو قبول میکنه قطعا بر اثر اجبار و یا ضرورته. وقتی خشونتی باشه و وایسی و نگاه کنی مسلما پشت اون خشونت یه احتیاج هست.این احتیاج میتونه خودشو در قالب پول - نیار مالی و شغلی و حتی رابطه ی والدین و فرزندی هم میتونه نشون بده.اینو نه به عنوان کسی که قبول داره بلکه به عنوان اصل اثبات شده ای میگم : هر جا زد و بندی - عشوه ای - چاپلوسی ای -دروغی-حسودی ای و هر احساس رشد نایافته ای دیدید بدونید پشتش یه ضرورته . یه احتیاجه و یه نیازه. و وقتی هم این برخورها زیاد شد و جمعی شد اونوقت نیاز اجتماعی به آدم چی رو می فهمونه؟ غیر از اینکه زنها قدرت انتخاب به مراتب بسیار کمتری از مردان همپایه اشون دارند؟ آیا این مرد ستیزیه؟ اگه  هست پس من مرد ستیزم.
امامزاده بازی هم نمیکنم. من همینم با نقصهایی که همه دارند .اتفاقا این نقصهامو هم دوست دارم . اصلا هم نمیخوام کامل  باشم . از نقش مسیحایی داشتن هم حالم به هم میخوره. من از صرف مثبت بودن حوصله ام سر میره.از هیچ چیزی هم به اندازه ی اشتباه کردن لذت نمیبرم.
از هیچ چیزی هم به اندازه ی نصیحت شنیدن و نصیحت کردن متنفر نیستم. هر اشتباهی هم که میکنم نصیحتم نکنید .دوست دارم سر خودم به سنگ بخوره.
اینی هم که نوشتم یه مشکل جمعی زنان بود که منو هم شامل شد همین. قاطعانه هم میگم: مذهب هم یه اعتقاد خصوصیه که به هیچکس ربطی نداره. نظر خودمو نوشتم و عقیده امو گفتم. با دید باز هم میگم نه. دلایلش هم برای خودم محترمه. هیچ بحثی هم با کسی در این مورد ندارم. نمیخوام هم داشته باشم.

نظرات 26 + ارسال نظر
سوفیا چهارشنبه 26 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 01:58 ب.ظ http://sofeia.persianblog.com

این مسئله رو شاید هر کس خداقل یه بار یهش برخورده٫توی ایران به حد کافی پتانسیل برای پایین اوردن و تحقیر شعورشون هست چه برسه به اینکه ضعف هم داشته باشند.این بیشتر از مسئله تعصب جنسیتی یه جورایی حمایت روحیه برای همجنسهات که توی موقَعیت ضعف هستند اکثرا .کاملا تایید میکنم که مسئله کوچیک نکردن زنها پیش مردها توی اون جامعه در واقع خیلی مهمه

کیتاش چهارشنبه 26 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 02:11 ب.ظ http://keytash.blogsky.com

سلام .. با وبلاگ شما از طریق قسمت به روز شده های بلاگ اسکای آشنا شدم .. اینکه آدمها با حرفها و کارهاشون مفاهیم دیگه ای رو که در پس ِ اون رفتار ها پنهان هست رو نشون میدن .. این ضرورتی که بیان کردی .. تمام اون حرفهایی که با استدلالی از جنس منطق بیان شدند ..رو احساس میکنم می تونم کاملا درک کنم .. البته فکر میکنم سن من کم باشه و احتمالا من هم یکی از اون نمونه سطحی هایی هستم که تازه می خوام دور و برم رو نگاه کنم ...در هر حال خوشحالم ..خوشحالم که شانس آشنا شدن با یه وبلاگ خوب رو از دست ندادم و فکر میکنم به از دست دادن کلاس بعد از ظهرم می ارزید ..خیلی بیشتر از اینها ....موفق باشین

باربد شمس چهارشنبه 26 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 02:12 ب.ظ http://river.blogsky.com

همه حرفهای شما بی کم وکاست قبول!
ولی فقط بیان درد

شبح چهارشنبه 26 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 02:49 ب.ظ http://shabah.org

چای تلخ عزیز!
اینجور که تو تلخ و گزنده گفتی با هیچ کس بحثی نداری نمی‌دونم چی باید تو نظرخواهی ات بنویسم!
البته من نفهمیدم تناقض در کجاست؟
معلومه که زن‌های ما نسبت به مردان امکان انتخاب کمتری دارند! اگه کسی غیر از این بگه حتما تو رویا به سر می‌بره. البته این وضع روز به روز در حال تغییره.

دخی چهارشنبه 26 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 03:21 ب.ظ http://dokhi.blogspot.com

قبول!

تقی چهارشنبه 26 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 03:27 ب.ظ http://khalewash.blogdrive.com

چای تلخ عزیز صحبت دوستانه تفاوت عمیقی داره با موضع ناصح داشتن و یا نصیحت شدن. ضمناْ نکته مهمی که مطرح بوده این نبود که شما چیز غلطی دیده ای و از این قبیل. اینکه به آن مرد نمی گویم این با منطق معمول انتقال داده شده از نوع نگارش تا کنونی تو متفاوت بوده. حتی اگه قضیه رو به آن مرد هم میگفتی باز هم توفیر آنچنانی نداشت. مناسباتی که از بنیادی بحرانی ناشی میشه در همه حالات نواقصی رو نشون میده. بعضی ها اونو بعنوان نواقص نمی بینند بعضی ها میبنند و دم نمی زنند. بعضی ها می بینند و اعتراض می کنند و بعضی ها می بینند و اعتراض خود را مشروط به این یا آن حالت می کنند... خلاصه واریانت های متفاوتی بروز می کند. اما هیچکدام آنها ربطی به حل بنیادین بحران مناسبات انسانی نداره. شکل گیری مناسبات مضحک در محیط کاری ایران - چه بسا در غرب هم حالات خاص خودش رو در زمینه تبدیل زنان به کالا نشون میده - طبعاْ دل هر انسانی رو درد میاره. ریشه هایش هر چه باشه نشان از ناتوانی انسان داره.
من به سهم خود بیان آن جمله از طرف تو رو نشانه مرد ستیز بودنت نمی دیدم بلکه احساس کردم با ملودی متعارف نگارش هایت همخوانی ندارد. بد نیست خودت به نوشته ات مراجعه کنی که درباره زنی نوشته بودی که بدست سربازان عراقی اسیر شده بود. بی خردی و نادانی دوست عزیز جنسیت ندارد شامل همگان می شود. امیدوارم زیاده گوئی ام حداقل باعث رنجش نشود.

ساناز چهارشنبه 26 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 03:53 ب.ظ http://khojaste.persianblog.com

جای تعجب داره که چرا در یک رابطه آزار دهنده همه به دنبال گناه زن هستند . سر و وضع ، آرایش و... ولی اگر بعد از ۱۰ ساعت کار کردن با لباس محل کار خسته و کوفته بدون ذره ای آرایش تو خیابون داری راه میری و برات بوق میزنن دیگه خدا میدونه گناه زن این وسط چیست .

زهرا چهارشنبه 26 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 07:04 ب.ظ http://zahra-hb.com

سلام دوست نادیده، متاسفانه همه اینا واقعیست و حق باشماست ..

هستی پنج‌شنبه 27 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 12:40 ق.ظ http://hastii.blogspot.com

این موضوع تو اروپا خیلی شایعه و متاسفانه مشکلات زیلدی ایجاد کرده و هر از گاهی دادگاهی بر پا میشه اما اکثرا این خانمها هستن که با مشکل بیشتر روبرو میشن

آدیاباتیک پنج‌شنبه 27 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 08:12 ق.ظ http://adiabatic.blogsky.com


سلام .در مورد اینکه حقوق زنان در طول تاریخ مکررا نقض شده هیچ بحثی وجود نداره این قضیه تنها مربوط به ایران هم نبوده در حال حاضر هم نمیشه گفت زنان بطور کامل به حق و حقوق خودشون رسیدن .در مورد ایران به جهت فرهنگ سنتی و غلط رایج شرایط یه مقدار بدتره .ولی چیزی که من میخوام اشاره بکنم اینه که برخورد همه آقایون با خانمها اینجوری نیست و طبقه بندی شما خیلی کلیه .واقعیت اینه که سرمایه داران و روسا هر جا زورشون رسیده به آقایون هم ظلم کردن و بهره کشی از زیر دست صرفنظر از جنسیت همیشه تو ایران وجود داشته چیزی که در این میون شاید باعث شده شرایط بدتر بشه اینه که بعد از انقلاب کسانی به مال و ثروت رسیدن که فهم و شعورش رو نداشتن .این ثروتهایی که پشتوانه عقلی نداشته تو خیلی از زمینه ها مشکل ساز شده از جمله دید سنتی صاحبان ثروت اجازه هر نوع بهره کشی ار سایرین رو بهشون داده ضمن اینکه صاحبان اینگونه ثروتها بواسطه فقر فرهنگی به فساد جامعه هم دامن میزنن و نمونه اش رو همه تو خیابونها دیدن .وقتی کسی که شایسته ثروت نیست پولدار میشه افراد جامعه حس میکنن که عدالت صورت نگرفته و در حقشون جفا شده و دنبال موعیت بهتری برای خودشون تو جامعه میگردن و بعضی که نمیتونن از طرق معمولی به ثروت برسن حتی تن به دزدی (در مورد آقایون ) و فاحشگی (در مورد خانمها ) میدن . در واقع من میخوام به این اشاره کنم که هدف بهره کشیه ولی خب نوع مصرف فرق میکنه اون مدل بهره کشی که میشه از خانمها کرد قاعدتا در ورد آقایون صدق نمیکنه ضمن اینکه آقایون چون از حق و حقوق خودشون آگاه هستن و از حمایت جامعه و مراجع قضایی هم لااقل بیشتر از خانمها بهره مند هستن به همین سادگیها این اجازه رو به سایرین نمیدن .

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 27 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 06:19 ب.ظ http://www.money4u.blogsky.com

سلام دوست وبلاگ نویس عزیز. امیدوارم خسته نباشین و همیشه شاد و پیروز دلم میخواست همه وبلاگ نویس ها علاوه بر نوشتن نظرات خودشون در اینترنت بتونند روشهای کسب پول و درامد از طریق اینترنت رو هم بدونن و خودشون رو به ثبات مالی برسونند واسه همین در وبلاگ www.money4u.blogsky.com روشهای کسب درامد و پولدار شدن از اینترنت رو توضیح دادم امیدوارم مورد قبول واقع شود. ارادتمند همه وبلاگ نویسها.....یه دوست

نیلوفر پنج‌شنبه 27 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 11:20 ب.ظ http://jensiyat-e-gomshodeh.blogsky.com

زدی تو دنده لری ها!!!!!!!!!!!!!!!!قربونت برم!

[ بدون نام ] جمعه 28 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 04:27 ق.ظ

توی ایران قضیه اینجاست که هنوز آقایون نمیدونن بالاخره با این زن باید چیکار کنند؟ یک دقیقه روشن فکر میشن حقوقشون یکسان میشه یک لحظه باحال میشن اروپایی فکر میکنن یک لحظه غیرتی میشن حقوق خودشون رو هم یادشون میره یک دقیقه دیگه هم یک جورایی شون میشه اسم خودشون رو هم یادشون میره.

سپرک جمعه 28 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 10:27 ق.ظ http://dar-astaneh.blogspot.com

بار اوله که بهت سر می‌زنم
به قول باربد شمس بیان مسالت خوب بود ولی ریشه یابی هم بد نیست
حتی خود من و تو هم در نا خود‌اگاهمون ممکنه کارایی بکنیم که این تحقیر و پایین نگه داشته شدن در طول زندگیمون را نشون میده
باید از خودمون شروع کنیم و از اطرافیانمون
چرا میگی که از بیشعوریه اون منشی ناراحت نشدی .خوب بیشعوریش هم از ضعفشه! هر دو اینا هم به تربیت و فرهنگ و آگاهیش برمیگرده...
خلاصه این که باز هم بهت سر میزنم
به ما هم سر بزنی خوشحال میشم

ب شنبه 29 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 09:28 ب.ظ http://chapname.persianblog.com


سلام به رفقای عزیزم
خبر نامه ی وبلاگهای چپ و ازادی خواه شروع به کار کرد
کار ما خبر رسانی در باره ی وبلاگ های به روز شده و لینک دادن به
وبلاگ های تازه کار می باشد .
شما به راهتی میتوانید لینک خود را در خبر نامه قرار دهید.
برای لینک دادن به خبر نامه و برای هم کاری بیشتر شما میتوانید لینک خبر نامه را در وبلاگ خود ق رتر دهید
با ادرس زیر

p align="center"A href="http://chapname.persianblog.com" target="_blank" img src=" http://1may.free-host.com/khabar-name.jpg"alt="#khabar name#" br


موریانه یکشنبه 30 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 11:48 ق.ظ http://moorzaad.persianblog.com

مشکلان زنان در مملکت ما، واضح تر این است که نیازی به بحث داشته باشد!...اما با موضع گیریهایی از جنس آنچه شما دارید، این مشکلات تنها پیچیده تر میشوند...ضمنا...من فکر میکنم نوشته های پرشور روزهای اول شما، تنها برای جلب خواننده بود...جریان خروشان وبلاگ شما، خیلی کند شده...آیا مردابی در پیش است؟

صادق یکشنبه 30 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 12:33 ب.ظ http://sadeghkhan.blogsky.com

سلام.
وقتی با تعصب نگاه میکنی و وقتی که قبل از بیان موضوع نتیجه مورد نظرت رو گرفتی. فرقی نمیکنه که بخوای نقش مسیح رو بازی کنی یا نقش یا ادم معمولی یا ادم خلافکار.
وقتی نگاهت جنسیتیه و حاضر نیستی یک زن رو بخاطر اینکه یک زنه باهاش برخورد کنی. (نه اینکه شرایطش رو و اجبارش رو درک میکنی )
قربونش برم تونی جون هم چاپلوسی بوش عزیز رو میکنه. اینم ربطی به سطح فکر و ... نداره.
اگه بهت گفتم تو یجورایی با ادمهای بظاهر مذهبی مشکل داری چرا که وقتی اون مورد رو بیان کردی از ظاهر مذهبیش شروع کردی و سوالهای اون. بالاخره ادم توانایی مثل تو مطمئن واژه هاش رو با دقت انتخاب می کنه و پازل رو طوری می چینه که نتیجه مورد نظر و فکرش رو بخوبی القا کنه.
بگذریم. اینکه ادم عیبهاش رو قبول داشته باشه فی نفسه شجاعت نیست. شجاعت پذیرفتن واقعیته و اینکه همه ماها در معرض اشتباه و تصمیم اشتباه و داوری اشتباه باشیم. ولی تو با اطمینان خیلی بالایی قضاوت می کنی . نتیجه می گیری.
درمورد سوءاستفاده جنسی از زنها هم اگه کمی دندون روی جگر بگذاری کم کم ادمهایی که اخلاق رو نسبی می دونن همجنس بازی مد کردن اونوقت نوبت سوءاستفاده جنسی از مردهای جوون و پسرها هم میرسه.
در مورد سوءاستفاده هم خوشبختانه درکشورهایی که امار گیری قویی دارند و مذهب هم مسئله شخصی درنظر گرفته شده کم نیست.
نتیجه ای که من گرفتم اینه که مهم نیست شما ظاهر مذهبی داشته باشی یا ظاهر روشنفکری . مهم عمله . مهم اینه که به چه نوع اخلاقی پایبندی و ایا هدف وسیله رو توجیه میکنه. یا نه. حالا اگه اخلاقیات رو با یه تعریف عملا حذف کنیم. و خدا روهم شخصی. به چه استنادی میتونید قاطعانه و با اطمینان بالایی کسی رو مورد داوری قرار بدهید. مشکل دقیقا همینه که ما اول هر انتخابی رو برای ادمها حق دونستیم بعدش تبصره گذاشتیم که بشرطی که به حقوق دیگران تجاوز نشه. خب کسی که معتقد باشه اخلاق نسبیه . فکر میکنه با پول میتونه هرچیزی رو بخره و بخودش حق میده که هر خواسته و توقعی اش رو براورده کنه.

نسرین دوشنبه 1 دی‌ماه سال 1382 ساعت 07:51 ق.ظ

چای تلخ عزیز
من در نظر خواهی مطلب قبل برخورد شما رو (البته درموردیک جمله ) مردستیزانه نامیده بودم و منهم مثل شما هنوزهم سر حرف خود هستم چرا که بنظر من نشان دادن عکس العمل متفاوت در مقابل عملی در شرایط مساوی و فقط به دلیل جنسیت انجام دهنده ان عمل یعنی پایمال کردن حق یکی از طرفین و اگر کسی این عمل را به عمد در مورد جنس مخالف (مردان) انجام میدهد اگر اسمش مرد ستیزی نیست پس چیست؟ در مورد نصیحت و تبادل نظر و حتی انتقاد هم من با شما هم عقیده نیستم بنظر من نصیحت معمولا خیر خواهانه است تبادل نظر بسیار مفید و انتقاد میتواند سازنده باشد ودر اخر اینکه اصلا به چه دلیل این ستون نظر خواهی را در وب لاگتان گذاشته اید ؟ برای اینکه خوانندگان وب لاگ شما نظرات واقعی خود را در ان بنویسند حتی اگر گاهی این نظرات مخالف شما یا در انتقاد از شما باشند؟یا اینکه حتما همه باید در ان به تعریف وتمجید از شما وتایید نظراتتان بپردازند؟موفق باشید.

فرمیسک سه‌شنبه 2 دی‌ماه سال 1382 ساعت 02:12 ب.ظ http://www.fermisk.persianblog.com

راستش به نظر من این محدود به منشی ها نمی شه اغلب خانمهای جامعه این مشکل رو دارن

چرتینکوف چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1382 ساعت 05:02 ب.ظ

مدتها بود به وبلاگت سر نزده بودم. شاید چون چای تلخ منو اذیت میکنه. بیان حقایق دردناک! چقدر سبک نگارشت عوض شده . البته میشه فهمید همون آدمی ولی شتابزده شدی و سرعت شهری مثل تهران داره خیلی میگیردت و این شاید اولاش یه کم عصبانیت کنه. (اینا ربطی به متن روزت نداشت کلی گویی بود)
زن بودن رسالت بزرگیه و شهامت زیادی میطلبه که معمولا آقایون از اون بیخبرن! شاید پشت رانت خواری بعضی خانمها یه جور احتیاج باشه ولی پشت بعضیاش هم نیست.
من همکاری دارم که از سطح مالی و فرهنگی خیلی بالایی برخورداره. فوق لیسانسه و بر اثر اشتباه همسرش (خیانت) سال گذشته ازش جدا شده. حالا میدونی که اون پیشنهاد رو بهش داده؟ کسی که آچار دستش میگیره و لوله های آب رو تو شرکت سفت میکنه. و میدونی چه برخوردی از سمت اداره بر اساس شکایت این خانوم انجام شده؟ هیچی... بهش غیر مستقیم گفتن اشکال از خودته! از اون روز به بعد هر روز با رنج عجیبی کار رو شروع میکنه و تقریبا داره سعی میکنه که از ایران بسرعت فرار کنه. متاسف میشم وقتی فکر میکنم ما به تخصصش نیاز داریم ولی توان حمایت و رعایت حریم شخصیشو تو ایران نداریم. آدم خیلی حیفش میاد که بگه بیشتر اوقات راه اینه که مثل انگلیس که برای حق رای خانمها ۶۳ سال جنگیدند باید جنگید اما با کی و چی و کیا باید هزینه این جنگو بپردازن ؟ به چه قیمتی و چه جوری؟

بهروز وثوق جمعه 5 دی‌ماه سال 1382 ساعت 12:56 ب.ظ http://vosogh.blogsky.com

سلام
خوبی
آقا من سیاست مدار نیستم فقط به رسم ادب سری به شوما زدم

سیاهکل شنبه 6 دی‌ماه سال 1382 ساعت 03:29 ب.ظ http://arshiastar.persianblog.com

با دادن خون در راستای کمک به آسیب دیدگان این زلزله، آن را به اعتراضی رفراندوم گونه در برابر این حکومت غیر مردمی تبدیل کنیم. با شعار همه با هم در صف اهدای خون به آسیب دیدگان، در مقابل شعار امروزه {همه با هم در پای صندوقهای رای }حکومتیان، هم اجازه سو استفاده از احساسات مردم را به ایشان ندهیم و هم زمینه های محکومیت رژیم را فراهم کنیم .

نوزاد شنبه 6 دی‌ماه سال 1382 ساعت 10:02 ب.ظ http://born-again.persianblog.com

سلام. راست میگی. به هیچی ربط نداره. منکه همیشه میگم این مردها اگر ننه بزرگ منهم بهشون بده، میکنن. فرقی هم نداره. از سگ ماده هم نمیگذرن. یه فکر تو مغز کوچولوشونه، اونهم پایین تنشونه.همین.

حسین سه‌شنبه 9 دی‌ماه سال 1382 ساعت 12:47 ق.ظ http://diyarashna.persianblog.com

سلام دوست عزیز الان که این پیام رو می فرستم سه روز از زلزله ی بم می گذره و من نمی تونم اصلا به چیز دیگه ای فکر کنم در همین رابطه من در وبلاگم دردلی رو نوشتم که منتظر نظر شما هستم.
موفق باشید

رقص محلی جمعه 24 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 04:02 ب.ظ http://raghsimahalliam.persianblog.com

چای تلخ عزیز. من چاییم رو معمولا تلخ می خورم و خیلی بیشتر از وقتی که با شیرینی می خورم بهم می چسبه... گاهی فکر می کنم که زن ها از نظر مردها فقط یه تغار ماست هستن که هر کسی از کنارش گذشت می تونه یه انگشت بهش بزنه. فرقی نمی کنه این مرد کی باشه : پدر ، برادر ، همسر ، همکار ، رهگذر ، .... هر کس به نسبت ارتباطش به این تغار ناخونک می زنه ! چرا ؟!!!

س سه‌شنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 12:17 ب.ظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد