فخر ملتم
 

دیدم

با رفتن تلخ کودکت کمر خم کردی

از پا افتادی

و .....

چه بیصدا شکستی

دردت را شیون نکردی

و

صبور گریستی

خشمت را به زیر هکتارها خاک و خشت فرو بردی

با تو همدردم

اما نه !

این درد نیست

رنج است

رنجت را از ریشه بر می کنم


خواهم امد و به خائن زمینی

که

قرنها زینتش بودی

خواهم گفت:

هنوز هم

در سکوت ویرانه هایت

اقتدار هزار ساله ات فریاد می کشد

مهربانم

جلال و جبروت پایایت غرور ماست

باشد که ما را

در این  روزگار تلخ سهیم بدانی

نظرات 70 + ارسال نظر
سنا دوشنبه 1 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 02:54 ب.ظ

توچراخیلی وقته نمی نویسی؟

سایه سه‌شنبه 16 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 01:42 ق.ظ http://afsoon.blogspot.com

حیف نیست که دیگه نمی نویسی؟

ویدا چهارشنبه 17 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 10:41 ب.ظ http://vida64.persianblog.com

سلام....جالب بود ...اما این مملکت که دیگه بدرد بخور نیست ...هزاران سال هم پیشینه داشته باشه ...هیچ فرقی نمی کنه..با این وضعی که داره نه به جایی نخواهیم رسید ... وقت کردی بهم سر بزن و نظرتو درباره ی لینکیدن بگو...فعلاً بای

دختر جهنم شنبه 27 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 11:21 ب.ظ http://www.god_in_fire.blogspot.com

پرنده آزادی را مگر به خواب ببیند ... که تا نفس با اوست .... میله قفس با اوست!

مهندس سعید سه‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 10:23 ق.ظ http://www,madarshahi.com

کجایی؟ منتظر چایی هستیم اونم تلخش

مندو سه‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 02:38 ب.ظ http://abodan.persianblog.com

سلام. شعر زیبایی بود. موفق باشی.

الهه شرقی چهارشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 10:47 ق.ظ http://elaheye-sharghi.tk

سلام....خوبه تو بلاگ اسکای همه شعرای خوشما و خوشکل مینویسن...موفق باشی عزیزم

دیهانا یکشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 12:26 ب.ظ http://www.dihana.persianblog.com

salam weblog ghashangy dari.be manam ye sary bessan.

الهام پنج‌شنبه 14 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 04:53 ق.ظ http://eccehomo.persianblog.com

کمی هم من شعر می خوانم و بدرود...

دختر جهنم یکشنبه 29 آذر‌ماه سال 1383 ساعت 06:34 ق.ظ http://www.god_in_fire.blogspot.com

حیف! حیف! حیف!

کمند شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 06:39 ق.ظ http://shakhenabaat.persianblog.com

شب بی تو شب حسرت شب یلدای بیداری.. شب در خود فرو رفتن شب از خویش بیزاری. شبی که ماه در خوابه همه عالم سیه پوشه. ستاره ها فرو مردن شبی بی روح و خواموشه. ببار ای آسمون امشب ببار و سر کن آهنگی.. بجز گریه گریزی نیست از این زندون دلتنگی.. بنال و گریه کن ای دل که این غم با تو میمونه.. از این پس قصه تلخم شباهنگی نمیخونه.. سکوت در لحظه ها جاری من و کابوس تنهایی. غریر وحشت از خویشم چه طوفانی چه دریایی. هنوز از من تو میرویی در این شبهای پژمردن. هنوزم از تو میخونم هزاران خاطره در من..

کمند یکشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 05:22 ق.ظ http://shakhenabaat.persianblog.com

اگه حلقه حلقه گل،طبق طبق خوشه ببندی.. به تو تن در نمیدم ..تا به من ساده بخندی.. اگه روشن بشه از دست تو شمع نیمه جونم . خودمو تو گرگر دستای آتیش میسوزونم.. توی میدونی که میتونم، واسه اینه که میخونم..

یخبندان سه‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 04:21 ق.ظ http://zeereeshgh.parsiblog.com

سلام شعر بسیار زیبایی بود . چای تلخ .من همیشه چای ام رو تلخ میخورم . یه سر بیا اونجا کنار ما چایی یخ زده مهمونت کنیم

کمند جمعه 6 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 06:30 ق.ظ http://shakhenabaat.persianblog.com

حواسم وپرت میکنه صدای مثل بلبلت
یه جوری آواز میخونی انگار که مرده گلت

وقتی صدات و سر می دی قنا ری ها رو پر می دی
من گل تازه مردتم بخون که جون به من میدی

نیستی شبا ببینی گریه هامو درد دلای من و با خدام و
من که اسیر و خسته و غریبم به گوش عالم برسون صدامو

من وبا خودت ببر هر جا که هستی
تو من در به در و کشتی شکستی
پر ام و وا کن از این بندی که بستی
همه دار و ندار من تو هستی

هر چی دارم از تو دارم تو تنها یار و یاورم
بد جوری عاشقت شدم خودم نمیشه باورم

نیستی شبا ببینی گریه هامو درد دلای من وبا خدام و
من که اسیر و خسته وغریبم به گوش عالم برسون صدامو

کمند چهارشنبه 11 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 08:30 ق.ظ http://shakhenabaat.persianblog.com

توی بندر گاه گریه .
موج اشکامو نگاه کن.
تو هجوم بی کسی ها .
واسه غربتم دعا کن.
دست بی رحم زمونه .
منو دست کم گرفته.
پس تو با تیغ نگاهت .
سفرة قلبمو وا کن.
توی آسمون چشمات .
یه پرندة اسیرم.
قفل این سکوت سردو .
می شکنم تا پر بگیرم.
دست خالیم بی دریغه .
واسه بخشیدن گرما.
به کسی که مثل من نیست
به کسی به شکل رویا..
روشنی رنگی نداره .
وقتی بی سبب ببازی.
بعد هر شکست تلخی .
از غمت غزل بسازی.
ناگزیر از رفتن اما .
از تو و د ل بی نصیبم.
دشمنم صداقتم بود .
نه لیاقت رقیبم.
عجبم از تو که امروز .
بی تفاوت به نگاهی.
یخ زده مردم چشمات .
جز سفر نمونده راهی.
توی بندر گاه گریه .
موج اشکامو نگاه کن.
تو هجوم بی کسی ها .
منو نشکن و رها کن.
دست بی رحم زمونه.
منو دست کم گرفته.
پس تو با تیغ نگاهت ..
سفرة قلبمو وا کن..

کمند دوشنبه 30 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 02:42 ق.ظ http://kamandnaz.persianblog.com

خالی ام ! خالی از آواز ، خالی از جرأت پرواز ..

ای غزل ترین ترانه ! منو از ازل بیاغاز ..

من رو پر کن از ستاره ، از یه فریاد دوباره..

از یه آهنگ قدیمی که خریداری نداره
..
من رو پر کن از پرستو ، از شب نگاه آهو ..

از تو خاکستر دریا ، زنده شو ! ترانه بانو !..

با تو بادبادک رؤیا توی پنجه ها ی باده ..

بی تو حتی یه چراغم از سر کوچه زیاده ..



ترانه ی سکوتمو تنها تو می شنوی عزیز !..

عطر زلال غزلو رو تن لحظه هام بریز !..

کمند چهارشنبه 15 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 10:04 ق.ظ http://kamandnaz.persianblog.com

آفتاب شرقی


آرام... بر کاروان مغرب
آفتاب شرقی را به انتظار نشسته ام...

- زمان -
فرو می ریزد از چشمان من

و تمام آینه ها
مرا به تماشا نشسته اند...

باور کن...
باور کن...
باور کن...

من کودک بی تابی که لبخند تو مرا آرام کرده...
من مست و خوشه انگور لبانت مرا فریفته...
من کولی و ساز تار تو مرا بر آشفته...
من مه آلود و
رنگ چشمان شیشه ای ات
مرا آفتاب داده است !

برقصان مرا در باران ..
برقصان...



زیتون شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 08:41 ب.ظ http://z8un.com

چای تلخ جان یه خبری از خودت به ما نمی‌دی؟
من که دلم خیلی برات تنگ شده. یه کم هم نگرانم این‌روزا...

تینا چهارشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 10:20 ب.ظ http://tina-hoolo.persianblog.com

سلام...اتفاقی به وبلاگ تو رسیدم.بلاگت باهاله پیش منم بیا عزیز

آسپرین دوشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 12:16 ب.ظ http://albalooyghermez.persianblog.com

کاش باز هم مینوشتی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد